دوم : عبارت : امّا بعد . . .
برادر مذحج سرآغاز نامه است : در اين عبارت مردم را به طور اجمال از فرستادن اشتر مطّلع ساخته و او را به اوصافى معرّفى كرده كه باعث ميل و رغبت ايشان بدو گردد ، و از همّت والا و دلبستگى او به تدبير جنگى و آمادگىاش در برخورد با دشمن ، به طور اشاره و كنايه با اين عبارت بيان داشته است كه او را به هنگام ترس خواب نمىربايد ، و در وقت بيم و هراس از دشمنان به دليل شجاعت و بىباكى ، هراسى به دل راه نمىدهد ، و مطلب را با اين تعريف مورد تأكيد قرار داده و فرموده است كه او بر تبهكاران از آتش سوزندهتر است . و اين توصيف با همه مبالغهاى كه دارد وصف درستى است .
زيرا برخورد او با تبهكاران باعث ظنّ آنان به نابودى و سالم نجستن از دست او مىشد در صورتى كه وجود آتش سوزان چنين نيست چون اميد به فرار از آتش و خاموش كردن آن وجود دارد آنگاه پس از شمردن اوصاف برجسته مالك ، نام او را ذكر كرده است كه اين روش رساتر مىباشد چون مهمترين هدف تعريف مالك بوده است ، نه تنها نام بردنش .
مذحج ، به فتح ميم ، مانند مسجد : پدر قبيلهاى از يمن ، مذحج بن جابر بن
[ 136 ]
مالك بن نهلان بن سباست . نخع : بخشى از همين قبيله است ، و اشتر از قبيله نخعى است .