شرح
1 هيچ توانگرايى مانند خردمندى نيست ، چون در سخنان پيش گذشت كه آن بىنيازترين بىنيازى است و هيچ بىنيازى چون آن نيست .
2 هيچ تنگدستى چون نادانى نيست و اين نيز بدان جهت است كه قبلا گذشت كه بزرگترين بيچارگى نادانى است مقصود از جهل در اين جا چيزى است كه مقابل عقل بالملكه است . يعنى حماقت و يا چيزى كه ملازم آن است .
3 هيچ ميراثى مانند ادب نيست ، ادب عبارت است از آراستگى به اخلاق پسنديده ، و اين از هر ارثيهاى مال و اندوخته بهتر است .
4 هيچ پشتوانهاى همچون مشورت وجود ندارد . نتيجه مشورت بيشتر وقتها ، انديشه درست در كار مورد نظر انسان است ، و انديشه درست در تدبير امور ، سودمندتر از قدرت و افراد زياد است چنان كه ابو الطّيّب مىگويد : انديشه ،
مقدم بر دلاورى دليران است . . . مسلما در ميان چيزهايى كه انسان براى به دست آوردن مصالح امور از آنها استمداد مىكند چيزى بهتر از مشورت وجود ندارد .
[ 458 ]