ترجمه
« از بنده خدا على امير مؤمنان به عبد اللّه بن قيس : اما بعد ، از قول تو مطلبى براى من نقل كردند كه هم به سود تو و هم به زيان تو است . وقتى كه پيك من نزد تو آمد ، دامن به كمر زن و كمربند خود را محكم ببند ، و از لانهات بيرون بيا ، و هر كس با تو همراه است دعوت كن ، پس اگر باور داشتى به سمت ما بيا و اگر بيمناك بودى از ما دور شو . به خدا قسم هر جا بروى تو را جلب مىكنند و تو را به حال
[ 342 ]
خود نمىگذارند ، تا خوب و بد و گداخته و ناگداختهات با هم مخلوط و وضعت روشن شود . و تا بر جايت بنشينى از روبرويت همچون پشت سرت بيمناك باشى .
فتنه اصحاب جمل فتنهاى نيست كه تو ساده تصور كردهاى ، بلكه مصيبتى ناگوار و فاجعهاى بس بزرگ است ، كه بايد بر شتر آن سوار شد و سختىاش را آسان و ناهموارىاش را هموار گرداند ، بنابر اين عقلت را به كار گير و بر خود مسلّط باش ،
و بهره و نصيبت را از فرصتى كه دارى بگير ، در آن صورت اگر نخواستى ، به تنگنايى برو كه راه رستگارى نيست . ديگران شايستگى كفايت اين كار را دارند به حدّى كه تو در خواب باشى و كسى نگويد كه فلانى كجاست ؟ و به خدا قسم كه اين نبرد حق و باطل است و سركرده آن كسى است كه حق را مىطلبد و باكى ندارد كه ملحدان و بىدينان چه مىكنند » .