ترجمه
« اما بعد ، مصر را لشكريان معاويه گرفتند و محمد بن ابى بكر خدايش بيامرزد به شهادت رسيد ، از خداوند اجر و پاداش براى او خواستارم كه برايم فرزندى خير انديش و كارگزارى رنجكش و شمشيرى بران و ركنى مدافع بود .
من مردم را براى رفتن به جانب او وادار ، و پيش از كشته شدنش به يارى او امر مىكردم و از مردم نه يك بار ، بارها ، پنهان و آشكار دعوت كردم ، پس بعضى از مردم با بىميلى به يارى او مىرفتند ، گروهى به دروغ بهانه جويى مىكردند و گروهى نيز سرافكنده مىماندند . از خداوند خواهانم كه مرا از اين مردم هر چه زودتر نجات بخشد ، كه به خدا سوگند اگر آرزويم به شهادت در هنگام رودررويى با دشمن ، و آمادگىام براى مرگ نبود ، دوست داشتم حتّى يك روز با اينها نباشم ، و با كسى از ايشان روبهرو نشوم . »
[ 121 ]