ترجمه
« امّا بعد ، همان طورى كه گفتى ما و شما الفتى داشتيم و با هم بوديم ، اما ديروز بين ما و شما جدايى افكند ، ما ايمان آورديم و شما كافر شديد ، و امروز ما پايدار مانديم ، و شما به آشوب و فتنه پرداختيد و اگر كسى از شما مسلمان شد ، از روى اجبار و پس از آن بود كه همه بزرگان اسلام در گروه پيامبر خدا ( ص ) گرد آمده بودند .
تو در نامهات يادآور شده بودى كه من طلحه و زبير را كشتم و عايشه را تارومار كردم ، و ميان آن دو شهر [ بصره و كوفه ] فرود آمدم ، اين كارى است كه به تو هيچ ارتباطى ندارد و نبايد عذر و دليل آن را به تو عرضه كرد .
و نيز متذكر شدى كه در ميان گروه مهاجران و انصار قصد مقابله با من را دارى در صورتى كه در همان روز اسارت و دستگيرى برادرت ، رشته تو با مهاجر بودن قطع شد ، بنابر اين اگر شتاب در جنگ دارى ، آرام بگير ، زيرا اگر من با تو ديدار كنم ، آن ديدارى شايسته خواهد بود ، كه خداوند براى انتقام گرفتن از تو مرا برانگيخته است و آمدن تو به مقابله من به سان گفته شاعر قبيله بنى اسد است :
[ 348 ]
مستقبلين رياح السيف تضربهم
بحاصب بين اغوار و جلمود [ 1 ]
شمشيرى كه با آن دنيا ، دايى و برادرت را در يك جا ضربت زدم ، هنوز نزد من است ، به خدا قسم آن طور كه من فهميدم ، دلت در غلاف گمراهى و عقلت سست و بىمايه است . بهتر آن كه درباره تو بگويند : بر نردبانى بالا رفتهاى كه به تو جاى مرتفع ناهنجارى را وانمود كرده كه هيچ به سود تو نيست ، بلكه به زيان تو است ، زيرا تو در صدد چيزى هستى كه گمشده تو نيست و شترى را به چرا بردهاى كه از آن تو نيست ، و در پى كارى هستى كه شايستگىاش را ندارى و از اصل آن دورى ، پس چقدر فاصله است بين گفتار و رفتار تو و زود همسان عموها و دائيهايت شدى كه نگونبختى و آرزوهاى بيهوده آنان را بر انكار محمد ( ص ) واداشت ، در نتيجه به مهلكهها افتادند . آنجا كه تو خود مىدانى ، در مقابل شمشيرهايى كه ميدان نبرد از آنها خالى نبود و سستى و كندى در آنها راه نداشت ،
ايستادگى چندانى نكردند و به حفظ حريم خود توفيق نيافتند [ 2 ] .
درباره قاتلان عثمان سخن را به درازا كشاندى ، پس تو نيز در راهى كه مردم وارد شدهاند وارد شو [ و با من بيعت كن ] آنگاه با آنان [ قاتلان عثمان ] در نزد من به محاكمه برخيز تا بر تو و آنها كتاب خدا را داور قرار دهم . امّا آنچه تو قصد كردهاى ، بسان فريب دادن كودك هنگام گرفتن او از شير است و درود بر كسانى كه شايسته درودند » .