شرح
مىگويم ( ابن ميثم ) : اين شخص ، عمر بن ابى سلمه ، پسر همسر پيامبر ( ص ) ، مادرش ام سلمه و پدرش ابو سلمه پسر عبد الاسد بن هلال بن عمر بن مخزوم است ، و امّا نعمان بن عجلان از جمله بزرگان انصار از قبيله بنى زريق است .
موضوع نامه اطّلاع عمر بن ابى سلمه ، است بر تعيين نعمان به جاى او ، و نيز اطّلاع بر اين كه اين عمل به خاطر خلافى نبوده است كه از او سرزده باشد تا او را مستحقّ نكوهش و بركنارى سازد بلكه امام ( ع ) از او سپاسگزار است از آنرو كه بخوبى حكومت كرده و رعايت امانت را نموده است . آنگاه هدف خود ، از بركنارى و احضار وى را به اطّلاع رسانده كه عبارت از يارى و كمك گرفتن از او در برابر دشمن است ، تا دلش آرام گيرد و از مقام حكومت با ميل و رغبت جدا شود ، و او را به جهت علاقهمندى امام به حضورش در معيّت امام ( ع ) با اين عبارت توجّه داده است : زيرا تو . . . ، و اين عبارت به منزله صغراى قياس مضمرى است كه كبراى آن در حقيقت چنين است : و هر كه باعث پشتگرمى در مقابل دشمن و استوارى ستون دين باشد ، پس بايد به حضور او علاقهمند باشم و او همراه من باشد كلمه عمود را براى اصولى كه مانند عمود خيمه با حفظ و به پا داشتن آنها استوار مىشود عاريه آورده شده .
[ 155 ]