عبارت : على اعقابهم و على ادبارهم ،
استعاره ترشيحى الفاظ : اعقاب و « ادبار » از اشياء محسوس به معقول است . استثناء [ الاّ من فاء ] از گروهى است كه معاويه آنان را فريب داده است . كلمه الصّعب ( دشوار ) عاريه آورده شده است براى كارهايى كه از نظر دين انجام آنها دشوار بوده است و معاويه مردم را به آن كارها وامىداشته است ، از آنرو كه ارتكاب چنين اعمالى باعث انحراف آنان از راه حق و گرفتاريشان در گردابهاى هلاكت مىشد ، همانطورى كه سوار شدن بر شتر ناهموار چموش باعث به بيراهه بردن شترسوار ، و انداختن وى در گرداب مهالك است ، و همچنين كلمه : القصد يعنى طريق محسوس ،
[ 111 ]
استعاره آورده شده است از طريق معقول ، يعنى راه حق . آنگاه دوباره او را به تقواى الهى امر مىكند و اين كه مبادا شيطان زمام اختيار او را بربايد . كلمه مجاذبه را استعاره آورده است براى خوددارى عقلانى و همچنين لفظ القياد ( مهار ) را براى عقايد نادرست و آرمانهاى دروغين كه شيطان به وسيله آنها معاويه را رهبرى مىكند ، و جلوگيرى شيطان از زمامدارى از طريق دست ردّ زدن بر نفس امّاره كه او را به وسيله آن آرمانها وسوسه مىكند .