ترجمه
« امّا بعد ، خداوند پاك ، محمّد ( ص ) را به عنوان بيم دهنده جهانيان ، و گواه بر پيامبران ، برانگيخت ، و چون آن گرامى رحلت كرد ، پس از او ، مردم ، درباره خلافت با يكديگر به كشمكش پرداختند ، به خدا قسم كه به دلم نمىنشست و از خاطرم نمىگذشت كه مردم عرب بعد از آن بزرگوار ، خلافت را از خاندان او به ديگرى واگذارند ، و بويژه آن را از من دريغ دارند ، چيزى مرا ناراحت نكرد ، مگر روى آوردن مردم به سوى فلان كه با او به بيعت پردازند . اين بود كه من دست نگه داشتم ، تا اين كه ديدم گروهى از مردم از اسلام برگشتند و دعوى از بين بردن دين محمد ( ص ) را كردند . ترسيدم ، اگر به يارى اسلام و مسلمين نشتابم ، شاهد خرابى و ويرانى آن بشوم ، كه در آن صورت غم و غصّه آن بر من بيشتر از دست نيافتن به
[ 337 ]
حكومت بر شما باشد ، آن حكومتى كه متاع چند روز دنياست كه همچون سراب نابود ، و يا چون ابر از هم پاشيده مىشود . در نتيجه از ميان آن همه رويدادها به پا خاستم تا نادرستيها مهار شد و از بين رفت ، و كشتى دين آرام گرفت و از تلاطم باز ايستاد . » و از همين نامه است :
« به خدا قسم ، اگر من به تنهايى با آنها [ لشگريان معاويه ] رودررو شوم در حالى كه آنان همه روى زمين را پر كرده باشند نه باكى خواهم داشت و نه به هراسى مىافتم . و من گمراهيى را كه آنان گرفتار آنند و رستگاريى را كه خود به آن رسيدهام ، به چشم خويش مىبينم و از سوى خداى خود بدان باور دارم . و من به ديدار پروردگارم مشتاق ، و به جزا و پاداش نيك او اميدوارم ، امّا غم من براى آن است كه امر اين امّت را نادانان و بدكارانشان بر عهده گيرند ، و مال خدا را بين خود ، دست به دست كنند ، و بندگان خدا را به صورت غلامان ، افراد خوب را به صورت دشمنان ، و بدان را دار و دسته و همكار خود قرار دهند . براستى از ايشان كسى هست كه در ميان شما مسلمانان باده گسارى كرد و درباره او حدّى را كه در اسلام تعيين شده ، اجرا كردند ، و برخى از آنان تا چيزكى بابت اسلام آوردن به آنان عطا نشد اسلام نياورند ، پس اگر اينها نبود ، من شما را زياد اصرار و سرزنش نمىكردم ، و بر جمع شدن و ترغيب شما پافشارى نمىكردم ، و اگر زير بار نمىرفتيد و سستى مىكرديد به حال خودتان مىگذاشتم .
آيا نمىبينيد [ بر اثر غلبه دشمن ] سرزمينتان كم شد و بر شهرهاى شما استيلا يافتهاند و به اموال شما دست يازيدهاند ، و در شهر و ديارتان جنگ و ستيز مىكنند . خدا شما را بيامرزد ، به پيكار با دشمنتان رهسپار شويد ، و زمينگير نباشيد تا به پستى نيفتيد ، و به خوارى و ذلّت برنگرديد ، در نتيجه پستترين چيز نصيب شما نگردد ، براستى حريف جنگ هوشيار و بيدار است ، هر كس بخوابد دشمن از
[ 338 ]
او غافل نيست و بيدار است و السلام » .