دوم : امام ( ع ) با عبارت : فالجنود باذن اللّه . . . معونتهم ،
بر اين مطلب توجه داده است كه هر كدام از گروههاى نامبرده وابسته به ديگرى است به طورى كه بدون آن استوار نيست و نيازمندىاش بدان حتمى است . و صورت و هيأت جامعه شهر به مجموعه آنها وابسته است . آنگاه امام ( ع ) نخست از سپاهيان شروع كرده است به دليل اين كه اصل در نظام جامعه آنهايند ، و دليل نيازمندى به سپاهيان را در چهار ويژگى بيان كرده است :
1 سپاهيان به منزله دژهاى مردمند . كلمه : الحصون ( دژها ) را به لحاظ آن كه آنها همچون دژى از رعيت نگهدارى و مراقبت مىكنند ، استعاره از سپاه آورده است .
2 سپاهيان زينت حكمرانانند ، زيرا حاكم بدون سپاه مثل فردى از مردم است كه هيچ كس به او اعتنا نمىكند و فرمان او را نمىبرد و پيامد فاسد آن نيز روشن است .
3 آنان باعث عزّت و حرمت دينند ، كلمه عزت را بر سپاهيان از باب تسميه لازم بر ملزوم ، اطلاق فرموده ، زيرا وجود آنان براى عزت لازم و ضرورى است .
4 كلمه « أمن » را از باب اين كه در جادهها و ديگر جاها وجود سپاه باعث امنيت است ، استعاره از سپاهيان آورده است و اين عبارت به منزله صغراى
[ 265 ]
قياس مضمرى است كه كبراى مقدّر آن چنين است : و هر كس چنين باشد ، كار رعيت بدون او استوار نگردد .