شرح
در اين بخش از سخن امام ( ع ) لطيفههايى است ، پس از استدلال بر اين كه آنچه علم خداوند بدان تعلق گيرد ، حتما اتّفاق مىافتد ، و آنچه علم الهى تعلق نگيرد ، اتّفاق نمىافتد ناگزير براى هيچ كسى از قوى و ضعيف روزى ، جز آنچه خداوند متعال ، به قلم قضا در ذكر حكيم و لوح محفوظ مقدّر كرده است ، نخواهد بود ، و شخص پر حيله و آن كه در چاره جويى نيرومند است ، به بيشتر از مقدّر نمىرسد ، و ناتوانى كه كم تلاش است نيز از روزى مقدّر عقب نخواهد ماند . و به دليل ثبوت اين مطلب با دليل و برهان ، به باور داشتن آن امر فرموده و وادار به علم و عمل بدان كرده است ، وسيله قياس مضمرى كه صغراى آن عبارت : و العارف . . .
فى منفعة است . امّا آسايش كسى كه باور دارد آنچه مقدّر است ناگزير به او مىرسد ، از آن روست كه تلاش و زحمت زياد به خاطر آن تحمّل نمىكند و چون اين نوع آسايش ، هم آسايش قلبى و هم آسايش بدنى است ، پس بالاترين آسايش است و براى اين كه با منفعتى همراه است ، ارزش اين نوع آسايش را مورد تأكيد قرار داده است . و همچنين از شك و ترديد در اين مطلب و عمل نكردن بدان بر حذر داشته است با اين عبارت : و التّارك لهذا الشّاك فيه . . . كه خود قياس مضمرى است و كبراى قياس چنين است : و هر چه اين طور باشد ، شايسته شكّ و ترديد نيست .
و چنين كسى از همه كس گرفتارتر خواهد بود ، چون دل و جسمش به چيزى بىفايده مشغول شده و در نتيجه تنها زيان نصيب او گشته است .
[ 650 ]
اگر بگويى اين مطلب با دستور دعا و تلاش براى روزى ، چنان كه در آيه شريفه آمده است فَانْتَشِروا فِى الاَرضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللّهِ [ 80 ] و نظير آن منافات دارد مىگوييم : به طورى كه در پيش توضيح داديم منافات ندارد ، و ما راز دعا و فايده آن را بيان كرديم ، خلاصه مطلب اين بود كه گاهى دعا وسيله براى وجود روزى است كه خداوند وجود روزى را به وسيله دعا مىدانسته است و منافاتى با هم ندارند .
امام ( ع ) اهل نعمت و ثروت و كسانى را كه گرفتارند همه را توجه داده است كه به هر حال شكر خدا واجب است ، امّا اهل نعمت را متوجه ساخته است كه گاهى نعمت كمكم باعث نزديكى به عذاب مىگردد ، بايد خدا را شكر كنند تا آنها را به عذاب نزديك نسازد و امّا به آنانى كه گرفتارند ، هشدار داده است كه گرفتارى آنها گاهى باعث احسان الهى نسبت به آنها مىگردد تا آنان را آماده براى اجر فراوان سازد ، بنابر اين شكر اين آماده سازى بر آنها لازم است . و اين دو مقدمه صغرا براى دو قياس مضمرند كه مقدّمه اول در تقدير چنين است ، بعضى از اهل نعمت كمكم به عذاب نزديك مىشوند ، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است :
و هر كه به تدريج ، به عذاب نزديك شود ، لازم است جهت دورى از عذاب ، خدا را به خاطر نعمتى كه به وى داده است ، شكر گزارد ، و همچنين تقدير صغراى دوم ،
چنين است : بعضى از گرفتاران با همان گرفتارى ساخته مىشوند ، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است : و هر كس مورد لطف خدا قرار گيرد ، بايد سپاس لطف خدا را در حق خود بگزارد . از اين رو امام ( ع ) شنوندگان سخن خود را به طور مطلق بر شكر فراوان امر كرده است ، با اين كه در بين آنان هم ارباب نعمت و هم مبتلايان هستند ، و پس از آن به عجله نكردن در طلب روزى و در حد اعتدال و دور از افراط ماندن ، دستور داده است .
[ 80 ] سوره جمعه ( 62 ) آيه ( 10 ) يعنى : در پى كسب و كار روى زمين پراكنده شويد و از فضل و كرم خدا بجوييد .
[ 651 ]