ترجمه
« اى كسى كه دنيا را نكوهش مىكنى در حالى كه به فريبكارى او ، فريفته شده و به بيهودگيهايش گول خوردهاى ، آيا فريب دنيا را مىخورى و آن را مذمت مىكنى ، آيا تو او را گنهكار مىدانى ، يا دنيا تو را مجرم مىشناسد ؟ چه وقت دنيا تو را سرگردان نموده و كى تو را فريب داده است ؟ آيا در آن هنگام كه پدرانت به خاك افتادند و پوسيده شدند ، و يا آنگاه كه مادرانت به زير خاك رفتند ؟ چه قدر با دستهايت رنجوران را يارى و بيماران را پرستارى كردى ؟ و در پى بهبودى آنان بودى
[ 530 ]
و از پزشكان داروى دردشان را خواستى ، امّا فرداى آن روز دانستى كه دارويت شفا بخش نبوده ، و گريهات براى ايشان بىفايده بود و دلسوزىات به هيچ كدام از آنها سودى نداد ، و به آنچه برايشان مىخواستى نرسيدى ، و نتوانستى به نيروى خود بارى از دوششان بردارى و دنيا اين را براى تو نمونه قرار داد و به خاك افتادن آنان را آيينه به خاك افتادن تو ساخت . براستى كه دنيا براى كسى كه راست باشد منزل درستى و راستى است و براى كسى كه دريافت درستى از آن داشته باشد خانه ايمنى است . و براى كسى كه از آن بهره بگيرد خانه ثروتمندى است و براى كسى كه پند گيرد منزل پند است ، مسجد دوستان خدا و عبادتگاه فرشتگان الهى و محل فرود آمدن وحى خدا و تجارتخانه اولياى خداست ، كه در آن رحمت خدا را كسب كنند ، و سودشان بهشت است . پس چه كسى دنيا را مذمّت مىكند ، در حالى كه دنيا او را از جدايى خود مطلّع ساخته و از مفارقتش به صداى بلند آگاه نموده ، از نيستى خود و اهل دنيا خبر داده ، و براى آنان به وسيله گرفتاريهاى دنيايى از گرفتارى پس از مرگ مثل زده ، و همچنين به وسيله شادى خود ، آنان را به شادى اخروى مشتاق نموده است . شب دنيا با عافيت فرا رسيد و روزش با غم و اندوه براى ايجاد رغبت و ترساندن و بيم دادن و برحذر داشتن ، افرادى در فرداى پشيمانى آن را مذمّت كنند ، و گروهى در روز قيامت آن را ستايش كنند كه دنيا به آنان يادآورى كرد ، آنان هم ، متذكّر شدند ، و دنيا به آنان گفتنيها را گفت : و ايشان باور كردند و دنيا به ايشان پند داد و آنها پند گرفتند . »