سوم : عبارت : « و امّا ما سئلت عنه . . . »
( و اما آنچه را كه در مورد آن از من سؤال كردى ، تا آخر ) تقرير پرسش و پاسخ است و در اين بخش از نامه به چند مورد از فضايل خود ، توجّه داده است :
1 به نيروى دينى خود نسبت به كسانى كه پيمان الهى را وقعى ننهاده و پيمان شكنى كردهاند .
2 شجاعت خود را ، كه نه انبوه مردم پيرامونش با وجود آن شجاعت ،
باعث زيادى عزّت ، و نه پراكنده شدن آنها موجب ترس و وحشت او خواهد شد ،
و با وجود چنان شجاعتى ، جايى براى ترس ، ناتوانى و تسليم به دشمن نمىماند ،
ولى با اين همه ، آن بزرگوار همچون گوينده آن شعر است . شعر به عبّاس بن
[ 1 ] نقل كردهاند ، كه چون فاطمه همچون مادر مهربانى از پيامبر ( ص ) پرستارى مىكرد ، از آنرو ، پيامبر ( ص ) درباره او فرموده است : « فاطمة امّى بعد امّى » فاطمه : بنت اسد ، بعد از مادرم ( آمنه ) ، مادر من است م .
[ 128 ]
مرداس سلمى نسبت داده شده است ، و به منزله تمثيل و تشبيه است ، اصل ( مشبّه به ) گوينده شعر و فرع ( مشبّه ) امام ( ع ) است و انگيزه مقايسه ويژگيهاى نامبرده است ، و حكم ( وجه شبه ) شجاعت و دليرى امام است كه از صولت او بايد بر حذر بود . توفيق از جانب خداست .
[ 129 ]