بحث چهارم : در بيان اينكه خدا بزرگتر از آن است كه آفريدگارىاش در محدوده دل و يا ديده بگنجد ،
يعنى او بزرگتر از آن است كه كسى به دل و يا ديده بر تمام صفات خداوندى و آنچه شايسته اوست آگاهى يابد . وجه شبه آن است كه صفت پروردگارى و ساير اوصاف خداوندى چنان كه قبلا معلوم شد به اعتبار خارج عين ذات حق تعالى است ، و به لحاظ عقلى تمام اينها امورى هستند كه عقل از تعقّل ذات مقدّس او نسبت به مخلوقات و آثارش استنباط
[ 35 ]
مىكند ، و در هر دو صورت او بزرگتر از آن است كه آفريدگارىاش در محدوده دل و يا ديدهاى بگنجد .
امّا در خارج از آن جهت كه صفت آفريدگارىاش عين ذات اوست ،
بنابر اين احاطه آگاهى بدان مستلزم احاطه به حقيقت ذات اوست ، و قبلا ثابت شد كه ذات مقدّس او دور از هر گونه تركيبى است و در نتيجه احاطه ديگرى بر ذات او محال است .
و امّا در عقل از آن رو كه اعتبار صفت ربوبى و احاطه عقول بر آن منوط بر احاطه بر تمامى اعتبارات از صفات جمال و كمال است ، زيرا ملحوظ كردن جهت ربوبيت مطلقه او مستلزم اعتبار الهيّت مطلقه اوست و اين خود مستلزم اعتبار همه صفات خداوندى است ، و قبلا روشن شد كه اين اعتبارات نامتناهىاند . پس مقام ربوبى بالاتر از آن است كه در محدوده عقل بشرى درآيد تا چه رسد بر آن كه در ميدان ديد انسان قرار بگيرد .