شرح
خير در عرف توده مردم عبارت از مال فراوان و اندوختههاى دنيوى است امّا در اصطلاح عارفان و سالكان راه خدا ، سعادت اخروى و آنچه از كمالات نفسانى است كه وسيله رسيدن به سعادت اخروى باشد . بسا كه گروهى خير را اعمّ از هر دو مورد تفسير كردهاند البته امام ( ع ) خير بودن مورد اوّل را هم به دليل ناپايدارى و مفارقت آن و هم به دليل آنكه چه بسا باعث شر در آخرت گردد نفى فرموده و خير را به معنى دوّم تفسير كرده و آن را ريشه كمال قواى انسانى شمرده است ، بنابر اين دانش زياد ، كمال قواى نظرى براى نفس عاقله است ، و بردبارى زياد از كمال قوه عملى ، و همان فضيلت قوه غضبيّه است و افتخار به مردم به خاطر بندگى پروردگار ، يعنى افتخار به زيادى عبادت ، اخلاص و سپاس خدا نسبت به توفيق كار نيك كه داده ، و طلب مغفرت براى گناهى كه مرتكب شده ،
از جمله فضايل قوّه شهوى و كمال قوّه عملى است .
آنگاه امام ( ع ) خير دنيا را منحصر در دو چيز دانسته است ، توضيح آن كه انسان يا سرگرم نابود سازى و از بين بردن گناهان و جبران گناهانى است كه از او سرزده ، تا بدين وسيله خود را براى كسب نيكيها آماده سازد و يا مشغول انجام خوبيها است . ديگر خير قابل تحصيلى كه حد وسط اين دو كار باشد ، وجود ندارد .
سپس امام ( ع ) به اندك نبودن آن عملى كه توأم با تقواى الهى است حكم كرده است تا بدين وسيله توجّه دهد كه جبران گناهان با از بين بردن آنها و شتافتن به كارهاى نيك مستلزم داشتن تقواست ، و اين كار كوچكى نيست از آنرو كه نزد خدا پذيرفته است و آنچه نزد خدا قبول افتد مستلزم اجر فراوانى است . و اين
[ 489 ]
سخن تشويقى است به دو عمل ياد شده .