شرح
اين سخن كه صبر در مصيبت آن بزرگوار ناپسند و بىتابى در مورد او ، بد نيست ، براى آن است كه او اصل و پيشواى ديانت است ، پس بىتابى در مصيبت او باعث ادامه ياد او ، و ياد او باعث يادبود هميشگى اخلاق ، سنّت و روش اوست ، پس به اين جهت ، بىتابى ناروا نيست ، و يا از آن رو كه مصيبت وى مصيبتى بزرگ و او مهمترين چيزى است كه از دست رفته است بنابر اين بىتابى براى او خوب است و امّا صبر ، چون به معنى فراموشى و از خاطر بردن اوست ،
پس از اين رو ناپسند است . و امام ( ع ) از جهتى فضيلت را ناپسند و از جهتى رذيلت را نيكو دانسته است . و بديهى است كه مصيبتى كه وارد شده بود بزرگتر از مصيبتهايى بود كه از شخص ديگرى مىرسيد ، زيرا هر مصيبتى چه از افراد قبل يا بعد از او ، نسبت به آن ، سهل و آسان است .
بعضى گفتهاند : مقصود امام ( ع ) آن است كه مصيبت وارده قبلا بر مسلمانان به دليل ترسشان بزرگ بوده است و پس از او نيز به دليل بر هم خوردن امر مردم و امر دين با فقدان آن بزرگوار عظيم است . امّا معناى اوّلى روشنتر و بهتر است .