دوم : عبارت لم افعل ذلك . . . ناقما ،
چيزى شبيه به عذرخواهى از محمد بن ابى بكر است ، كوتاهى و سهل انگارى در تلاش و كوشش و نظاير آن را كه شايد محمد بن ابىبكر تصوّر مىكرد باعث عزل او شده است ، از او نفى كرده ، و پس از آن به وى وعده داده است ، بر فرض پايان يافتن موضوع عزل وى ،
او را به كارى برگمارد كه زحمت و رنجش كمتر و فرمانروايى آن گواراتر از حكومت مصر باشد . تا از طريق تشويق او را به كارى بهتر از حكومت مصر وادارد و آرامش قلبى به او دهد . آنگاه به انگيزه خود در فرستادن اشتر ، اشاره فرموده است ، كه او به دليل داشتن صفات پسنديده مذكور ، در خور ستايش امام ( ع ) بوده است ، و آن صفات عبارت از خيرخواهى وى براى امام ، و سختگيرى و پرخاشگرى و حملهور بودن نسبت به دشمن است ، در صورتى كه محمد هر چند در مورد اوّل در خور بوده است ، امّا در مورد دوم ، ضعيف بود .