شرح
در اين عهدنامه چند نكته به شرح زير است :
1 كلمه هذا ، مبتدا و ما ، موصول و صفت براى مبتدا و انّهم . . . ، خبر مبتدا است و ممكن است كلمه هذا مبتدا و جمله ما اجتمع عليه خبر آن و انّهم تفسير [ 1 ] براى هذا ، باشد ، گويا كسى گفته است كه آنان بر سر چه چيز با هم متحد و همپيمان شدهاند ؟ در پاسخ گفته شده است : بر اساس كتاب خدا آنان اجتماع و توافق كردهاند . على كتاب اللّه خبر براى انّهم است ، و جمله يدعون حال ، و هم عامل و متعلّق جار و مجرور [ اليه ] مىباشد . و حاضر ( يكجانشينى ) و بادى صحراگرد از مردم يمن و هم چنين از قبيله ربيعه مىباشد .
2 عبارت : لا يشترون به ثمنا كنايه از پايبندى و عمل ايشان به قرآن است .
3 جمله : و انّهم يد واحد ، يعنى در برابر مخالفان قرآن ، يار و ياور يكديگرند . نام يد دست را از باب اطلاق نام سبب بر مسبّب به طور مجاز بر شخص كمكار اطلاق كرده است ، و كلمه : انصار خبر دوّم براى انّ و بعضهم خبر براى انصار است .
4 عبارت و لا لاستذلال قوم قوما يعنى ، بدان جهت كه قبيله ديگر ، افراد قوم و قبيله آنان را خوار شمرده و يا دشنام داده است ، پيمان شكنى نمىكنند .
[ 1 ] منظور ، از تفسير در عبارت شارح ، همان عطف بيان است م .
[ 390 ]
و بعضى عبارت را : لمشيئة قوم قوما نقل كردهاند ، يعنى براى ارادت گروهى به گروه ديگر .
و در روايتى آمده است : كتب على بن ابو طالب ، و همين روايت [ ابو ، با واو ] از قول امام ( ع ) مشهور است ، و جهتش آن است كه امام ( ع ) اين كنيه [ ابو طالب ] را علم ، به منزله يك لفظ محسوب داشته كه اعراب آن تغيير نمىكند .
[ 391 ]