شرح
بنى مخزوم طايفهاى از قريشند ، مخزوم ، خود ، پسر يقظة بن مرّة بن كعب بن لوى بن غالب است ، و از جمله آنان ، ابو جهل بن هشام بن مغيرة و دودمان مغيره است ، مخزوم بوى خوشى همچون گل ميخك و رنگى چون رنگ آن داشت ، و غالبا فرزند شباهت به پدر دارد ، و از آنرو ، اين طايفه را گل خوشبوى قريش گفتهاند ، و مغيرة بن عبد اللّه بن عمر بن مخزوم به همان نام موسوم بود . بعضى گفتهاند مردان اين طايفه به دليل كياستى كه داشتند سخن گفتن با ايشان دوستداشتنى بود ، و زنانشان داراى ظرافت و خودآرائى و اظهار محبّتى نسبت به مردان بودند ، از اينرو ازدواج با آنان دوستداشتنى بود .
[ 517 ]
امّا بنى عبد شمس بن عبد مناف ، كه ربيعه و دو فرزندش ، شيبه و عتبه ،
اعياص ، حرب بن اميّة و پسرش ابوسفيان ، اسيد بن عتاب و مروان بن حكم از آنهايند . امام ( ع ) اين طايفه را به دورانديشى توصيف كرده است كه كنايه از تيزهوشى اين طايفه است . مىگويند : فلانى دور انديش است ، وقتى كه به دليل تيزهوشى ، از قبل مصلحتى را ببيند ، و باز توصيف فرموده است كه آنان در پيشامدها و حوادث يگانهاند ، كه كنايه از حميّت و غيرت آنهاست . آنگاه خاندان خود ، يعنى بنىهاشم را بر بخشندهتر بودن نسبت به آنچه در دست دارند يعنى سخىترين قبايل توصيف كرده است و پس از آن بر جانبازترين افراد در هنگامه مرگ يعنى شجاعترين افراد ، تعريف كرده ، و بعد از همه اينها آن دو طايفه را با يك فضيلت ظاهرى و دو رذيلت معرّفى كرده است ، امّا بنىهاشم را به سه فضيلت كه دو مورد از آنها جسمانى و يكى روحى است ، وصف كرده است .
فضيلتى كه در آن دو گروه است فزونى افراد و دو صفت ناپسند : پر مكر و حيله بودن و زشتكارتر بودن آنهاست ، امّا فضيلتهاى بنى هاشم : گشاده زبانتر و زيباروتر بودن آنهاست كه دو فضيلت جسمانىاند و احتمال دارد كه مقصود از « أصبح » گشادهرويى و خوش برخوردى آنان با مردم باشد كه ريشه آن يك فضيلت روحى است . و پس از آن خير خواهتر بودن آنها براى كسى كه شايسته خيرخواهى است ، خود فضيلتى است نفسانى تحت فضيلت عفّت .