ترجمه
« اى پسرك من ، تو را از دنيا و كيفيّت آن و از بين رفتن و گذشتن آن آگاه ساختم ، همچنين از آخرت و سرنوشت اهل آخرت مطّلع كردم ، و براى عبرت و پيروى تو مثلهايى زدم ، براستى مثل آن كسى كه دنيا را آزموده ، مثل آن گروه مسافرى است كه در جاى خشك و بىحاصل باشند [ كه مطابق ميل آنها نيست ] ولى جاى پر آب و علف و ناحيه سبز و خرّمى مورد نظر آنها باشد ، از اين رو رنج و زحمت راه و فراق يار و دشوارى سفر و ناگوارى خوراك را تحمّل كنند تا به منزل فراخ و استراحتگاه خود برسند بنابر اين آنان در تحمل هيچ يك از اين سختيها احساس ناراحتى نمىكنند و از دست دادن اندوختههاى خود را خسارت نمىدانند و چيزى نزد ايشان خوش آيندتر از آن نيست كه آنان را به سر منزل مقصود نزديك سازد . و امّا داستان كسانى كه فريب دنيا را خوردند ، بمانند داستان گروهى است كه در منزل خوش و خرّمى باشند سپس به محلّى تنگ و بىآب و علفى بيايند ،
براى آنان هيچ چيز ناگوارتر و دشوارتر از مفارقت از جايى كه در آن بودند و به طور ناگهانى به جاى ديگر رفتن ، نيست .
اى پسرك من خود را ما بين خود و ديگران ملاك سنجش قرار ده ، پس براى ديگران آنچه را بپسند كه براى خود مىپسندى ، و بر ديگران مپسند آنچه را كه بر
[ 38 ]
خود نمىپسندى ، بر ديگران ستم روا مدار همان طورى كه نمىخواهى بر تو ستم شود ، و نيكى كن چنان كه دوست دارى بر تو نيكى شود ، آنچه را كه از ديگرى ناپسند مىشمارى ، از خود ناپسند شمار ، و از مردم خوشحال و خوشنود باش بدانچه كه خوشنودى براى آنها از طرف خود ، آنچه را كه نمىدانى مگو هر چند كه دانستههاى تو اندك است ، و آنچه را كه دوست ندارى درباره تو بگويند تو نيز مگو .
بدان كه خودخواهى بر خلاف حقّ و آفت خردهاست ، پس در كسب طاعت ( يا براى معاشت ) در تلاش باش و خزانهدار ديگران مباش ، و هنگامى كه به هدف نائل شدى ، فروتن و خاضعترين فرد باش براى پروردگارت » .