ترجمه
« امّا بعد ، خبرگزار من در مغرب [ 2 ] نامه نوشته و مرا آگاه ساخته است ،
مردمانى كوردل از اهل شام به مكه آمدهاند ، از آن كسانى كه حق را به باطل درآميختهاند به خيال خود ، مىخواهند حق و باطل را بازشناسند در حالى كه به
[ 1 ] به ضم قاف و فتح ثاد مثقلّه م .
[ 2 ] ظاهرا منظور شام است كه در غرب عربستان قرار گرفته است م .
[ 113 ]
اطاعت از مخلوق معصيت خالق مىكنند و به نام دين از پستان دنيا شير مىنوشند و دنياى حاضر را عوض آخرت نيكان پرهيزگار مىطلبند ، در صورتى كه هرگز جز نيكوكار به خير و نيكى نمىرسد و هرگز جز تبهكار به كيفر بدى نمىرسد ،
بنابر اين نسبت به وظيفه خدمتى كه دارى پايدار و نستوه باش همچون شخص دورانديش ، كوشا و پند دهنده عاقلى كه مطيع و فرمانبر امام و پيشواى خود است ،
عمل كن و مبادا كارى كنى كه سرانجام پوزش بخواهى ، به وقت فراوانى نعمت ،
زياد شادمان و در وقت سختيهاى زياد ، سست و هراسان مباش ، و السّلام . »