فرموده است : أيّها اليفن الكبير . . . تا السّواعد .
در اين گفتار روى خطاب به پير سالخورده است كه پايش به گور نزديكتر و براى او سزاوارتر است كه دست از گناه باز دارد ، پرسش آن حضرت از چگونگى حال او در برابر عذابهاى خداوند بر سبيل سرزنش و نكوهش وى در ارتكاب گناه است ، طوق آتش محسوس معلوم است ، و طوق آتش معقول عبارت است از تسلّط هيأت بدنى حاصل از اعمال انسان بر گردن او ، و در آمدن قيد و زنجيرهاى آن بر
[ 17 ] سوره بقره ( 2 ) آيه ( 24 ) يعنى : . . . هيزم آن ، مردم و سنگهاست .
[ 18 ] سوره شعراء ( 26 ) آيه ( 94 ) يعنى : ( در اين هنگام ) همه آن معبودان با گمراهان به دوزخ افكنده مىشوند ، و همچنين همگى لشكريان ابليس .
[ 19 ] سوره زخرف ( 43 ) آيه ( 36 ) يعنى : هر كس از ياد خدا روبگرداند شيطانى را بر او بگماريم كه پيوسته همنشين او باشد .
[ 20 ] سوره زخرف ( 43 ) آيه ( 39 ) يعنى : هرگز ( اين گفتگوها ) امروز براى شما سودى ندارد زيرا ستم كردهايد و همه در عذاب شريك يكديگرند .
[ 740 ]
بازوهاى اوست .
پس از اين امام ( ع ) شنوندگان را از خداوند بيم مىدهد و گوشزد مىكند كه پيش از آن كه سلامت و توانايى را كه اكنون از آنها برخوردارند از ميان رود منتهاى كوشش را در به جا آوردن اعمالى كه خداوند را خشنود سازد به كار برند ،
و در آزاد كردن گردن خود از يوغ آتش پيش از آن كه به سبب گناهان خود در گرو آن قرار گيرند تلاش لازم به عمل آورند ، در جمله أن تغلق رهائنها [ 21 ] وجه استعاره رهن ، پيش از اين توضيح داده شده است .
سپس امام ( ع ) دستور مىدهد كه در شب ، بيدارى داشته باشند و اين كنايه از انجام دادن عبادت در پارهاى از شب است ، چنان كه خداوند متعال فرموده است : « وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيْلاً [ 22 ] » و اين كه شب براى عبادت اختصاص داده شده از آن رو است كه در اوقات شب امكان خلوت با خدا و فراغ از مردم فراهمتر است ، به علاوه روز به عبادت ديگرى اختصاص داده شده كه عبارت از جهاد در راه خدا و تلاش براى تأمين اهل و عيال مىباشد .
پس از اين آن حضرت دستور مىدهد كه شكمها را لاغر كنند و اين كنايه از اين است كه روزها را روزه بدارند ، سپس سفارش مىكند كه گامهاى خود را به كار گيرند و مراد از اين به پا داشتن نماز است ، و نيز تذكّر مىدهد كه اموال خود را انفاق كنند ، و منظور اداى زكات و پرداخت صدقات در راه رضاى خدا مىباشد ،
پس از اين گوشزد مىكند كه از اجساد خود بگيرند و اين كنايه از اين است كه تن را با روزه و بر پاداشتن نماز بكاهند ، و سختگيرى در خوراك و پوشاك را كه موجب عدم توجّه به پرورش تن است برگزينند ، زيرا تن پرورى مستلزم دنيا دوستى و
[ 21 ] غلق رهن اصطلاحا اين است كه انسان نتواند در مدّت مشروط فكّ رهن كند ، و پس از انقضاى مدّت صاحب حقّ ، مالك گروگان شود ( مترجم )
[ 22 ] سوره انسان ( 76 ) آيه ( 26 ) يعنى : و برخى از شب را براى او به سجده ( نماز ) پرداز ، و در درازاى شب او را تسبيح گوى
[ 741 ]
لذّتجويى است و شكّ نيست كه كاهيدن بدن بر اثر انجام دادن عبادتهايى كه گفته شد متضمّن دهش و بخشش ملكات فاضله به نفس انسان ، و حصول قرب پروردگار متعال است ، از اين رو فرموده است : از سرمايه تن برگيريد و به روانتان ببخشيد و در اين كار بخل نورزيد ، و ذكر اين كه به رنج انداختن تن جود و بخششى به جان است براى ترغيب مردم در توجّه به تهذيب و تكميل نفس است .
سپس آن بزرگوار به دنبال دعوت شنوندگان به اين كه با فرمانبردارى از دستورهاى او خدا را يارى كنند ، و با دادن صدقات ، به خداوند وام دهند ، به دو آيه از قرآن كريم استشهاد مىكند كه مبتنى است بر وعده خداوند به يارى كسى كه او را يارى مىكند ، و به چند برابر كردن پاداش كسى كه به او وام مىدهد ،
استعاره واژه قرض براى صدقات به مناسبت كثرت اوامر الهى در دادن صدقات و اداى اين عبادت مالى است از اين رو اوامر خود را به درخواست نيازمندى كه خواهان وام است تشبيه فرموده است ، و فايده اين استشهاد و آنچه تا جمله أيّكم أحسن عملا بيان فرموده اعلام اين مطلب است كه : خداوند غنىّ مطلق و بىنياز از آن است كه از بندگانش يارى و وام بخواهد و هدف از اين عنايت و مرحمت ،
آزمودن آنهاست ، و ما درباره معناى آزمايش خداوند از بندگانش ، مكرّر سخن گفتهايم .
امام ( ع ) پس از اين گفتار دوباره تذكّر مىدهد كه در كار آخرت بر يكديگر پيشدستى كنيد تا در بهشت همسايه خداوند و همراه پيامبرانش باشيد ، چنان كه خداوند متعال فرموده است : « . . . و فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلْوهَا خَالِدِيْنَ [ 23 ] » و درباره رفاقت و همدمى با پيامبران فرموده است : « فَاُولئكَ مَعَ الَّذِين أنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبيِّينَ وَ الصِّدِّيقِيْنَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ اُولئكَ
[ 23 ] سوره زمر ( 39 ) آيه ( 73 ) يعنى : . . . و درهاى بهشت گشوده مىشود و نگهبانان آن به آنها مىگويند سلام بر شما ، گوارايتان باد به بهشت درآييد و جاودان در آن بمانيد .
[ 742 ]
رَفِيْقاً [ 24 ] » و در مورد زيارت فرشتگان فرموده است : « وَ الْمَلائكَةُ يَدْخُلُوْنَ عَلَيْهِمُ مِنْ كُلِّ بَابٍ ، سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ [ 25 ] » و اين كه خداوند گوشهاى مؤمنان را گراميتر از آن داشته كه هرگز آواى دوزخ را بشنوند به دليل قول خداوند متعال است كه : « لاَ يَسْمَعُونَ حَسِيْسَهَا وَ هُمْ فِيْمَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُوْنَ [ 26 ] » و درباره اين كه خداوند بدنهاى مؤمنان را در امان داشته از اين كه خستگى و رنجى به بينند فرموده است : « لاَ يَمَسُّنَا فِيْهَا نَصَبٌ وَ لاَ يَمَسُّنَا فِيْهَا لُغُوْبٌ [ 27 ] » .