ترجمه
« بدانيد در دنيا جز حيات و زندگى چيزى وجود ندارد جز اين كه دارندهاش از آن سير و دلتنگ مىشود ، زيرا در مرگ براى خود آسايشى نمىيابد ، و جز اين نيست كه آن ( باور داشتن آنچه پس از مرگ واقع مىشود ) به منزله حكمتى است كه دل مرده را زندگى ، و كور را بينايى ، و كر را شنوايى مىبخشد ، و تشنه را سيرآب مىكند و كمال بىنيازى و سلامت در آن است ، به وسيله كتاب خدا حقايق را مىبينيد ، و با آن سخن مىگوييد و با آن مىشنويد ، بخشى از آن مفسّر و روشنگر بخش ديگر آن است ، و برخى از آن بر بعض ديگر آن گواه است ، درباره خداوند اختلافى ندارد ، و كسى را كه با آن يار و دمساز است از خداوند جدا نمىگرداند .
شما در كينه ورزى و دغلكارى ميان خودتان همداستان شدهايد ، و اين همدستى و اتّفاق شما مانند گياهى است كه بر سرگين حقد و حسد روييده باشد ، شما در دلبستگى به آرزوهاى دور و دراز با يكديگر به دوستى ، و در به دست آوردن مال و منال با همديگر به دشمنى پرداختهايد ، بىشكّ شيطان پليد شما را شيفته و دلباخته كرده ، و غرور و فريب ، شما را گمراه و سرگردان ساخته است ، و من براى خود و شما از خداوند يارى مىطلبم . »
[ 289 ]