ترجمه
« از گفتار خداوند سود بريد ، و از پندهاى او بهره گيريد و اندرزهاى او را بپذيريد زيرا خداوند با دليلهاى روشن عذرى برايتان باقى نگذاشته و حجّت را
[ 643 ]
بر شما تمام كرده ، و اعمالى را كه دوست مىدارد و كارهايى را كه زشت مىشمارد براى شما روشن ساخته است تا از آنها پيروى و از اينها دورى جوييد ، براى اين كه پيامبر خدا ( ص ) مىفرمود : « بهشت را ناملايمات احاطه كرده و دور دوزخ را شهوات فرا گرفته است [ 1 ] . » بدانيد هيچ طاعتى نيست جز اين كه انجام دادن آن با دشوارى همراه است ، و هيچ گناهى نيست مگر اين كه نفس آن را خواهان و بدان راغب است ، پس خداوند بيامرزد كسى را كه از شهوتهاى خويش دورى جويد و هوسها را از دل ريشه كن سازد ، زيرا بركندن شهوتها از دل دشوارترين كارهاست و نفس همواره به گناه مايل و مشتاق آن است .
اى بندگان خدا بدانيد مؤمن صبح را به شام و شام را به صبح نمىرساند مگر اين كه به خويشتن بد گمان است ، و نفس خود را پيوسته مورد عيبجويى قرار مىدهد ، و از او مىخواهد بيشتر در راه حقّ كوشا باشد ، پس مانند آنانى باشيد كه بر شما سبقت گرفتند و پيشاپيش شما در گذشتند ، آنها مانند مسافر ، عمود خيمه زندگى را برچيدند و دنيا را منزلگاهى در راه خود دانسته بدين سان آن را سپرى كردند .
بدانيد اين قرآن اندرزگويى است كه كسى را نمىفريبد ، و راهنمايى است كه گمراه نمىكند ، و سخنگويى است كه دروغ نمىگويد ، كسى با قرآن همنشين نشده مگر اين كه چون از كنار آن برخاسته در او فزونى يا كاهش پديد آمده است ، فزونى در هدايت و صلاح و كاهش در كوردلى و فساد .
و بدانيد هيچ كس را پس از تمسّك به قرآن بينوايى و تهيدستى نيست ،
و پيش از آن ، كسى را توانگرى و بىنيازى ميّسر نمىباشد ، بنابراين براى دردهاى خود از آن بهبودى بخواهيد و براى رفع سختيها و گرفتاريهاى خويش از آن كمك بجوييد ، زيرا شفاى بزرگترين دردها در قرآن است ، و آن درد كفر و نفاق و تباهى و گمراهى است ، پس خواستهاى خود را به وسيله آن از
[ 1 ] الجنّة حفّت بالمكاره ، و النّار حفّت بالشّهوات .
[ 644 ]
خداوند بخواهيد ، و با مهر قرآن به سوى خدا رو آوريد ، و آن را وسيله خواهش از بندگانش قرار ندهيد ، زيرا بندگان خدا نمىتوانند با چيزى گراميتر از قرآن به پروردگار رو آورند ، و هم بدانيد كه قرآن شفاعت كنندهاى است كه شفاعتش مقبول است و گويندهاى است كه سخنش پذيرفته است و كسى را كه قرآن در روز رستاخيز شفيع شود مورد شفاعت قرار گرفته ، و هر كس قرآن در قيامت از او بدگويى كند گفتارش به ضرر او مورد قبول قرار مىگيرد ، زيرا در روز قيامت ندا كنندهاى فرياد مىكند : « آگاه باشيد امروز هر كشت كنندهاى گرفتار كشته خود و دچار فرجام كار خويش است جز آنان كه بذر قرآن را كشته و آن را ذخيره خود ساختهاند ، بنابراين شما از كشت كنندگان و پيروان آن باشيد ، و آن را راهنماى راه پروردگارتان قرار دهيد و براى اصلاح نفس خود از آن اندرز بگيريد و در صورت مخالفت ، انديشههايتان را متّهم سازيد ، و خواستهاى خود را نادرست بدانيد . كار كنيد ، كار كنيد ، پس از آن توجّه به پايان كار ، به پايان كار ، استوارى استوارى ، سپس شكيبايى شكيبايى ، پرهيزگارى پرهيزگارى ، همانا براى شما عاقبتى است كه بايد خود را به آن برسانيد ، و نيز براى شما نشانه و راهنمايى است كه بايد بدان راه جوييد ، و براى اسلام مقصد و هدفى است كه بايد به آن برسيد ، و با به جا آوردن آنچه خداوند بر شما واجب كرده و تكاليفى كه بيان و مقرّر فرموده از گرو حقّ او بيرون آييد ، من شاهد و گواه شما هستم و در روز رستاخيز از جانب شما اقامه حجّت مىكنم .
آگاه باشيد آنچه از پيش مقدّر شده بود واقع گشته و قضاى جارى خداوند به تدريج ظهور يافته است ، و من بنا به وعده خداوند و حجّت او سخن مىگويم كه فرموده است : « إنَّ الَّذِيْنَ قَالُواْ رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوْا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائكَةُ أنْ لاَ تَخَافُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أبْشِرُواْ بالجَنَّةِ الَّتِيْ كُنْتُمْ تُوْعَدُوْنَ » و شما ربَّنا اللّه ( پروردگار ما خداست ) را گفتهايد پس در عمل به كتاب او استقامت ورزيد و در انجام دادن اوامر او استوار ، و در طريقى كه شايسته بندگى اوست پا بر جا باشيد و از آن پا بيرون ننهيد و در اين راه بدعت پديد نياوريد و با
[ 645 ]
دستورهاى دين مخالفت نكنيد ، زيرا آنها كه از راه دين بيرون مىروند در روز رستاخيز از رحمت الهى بريده و بىبهرهاند . پس از اين از شكستن آيينهاى ارزنده اخلاقى و دگرگون ساختن آنها بپرهيزيد و يك زبان داشته باشيد ، و نيز بايد هر كسى زبان خود را نگاه دارد ، زيرا اين زبان نسبت به صاحبش سركش است ، سوگند به خدا من بندهاى نمىبينم كه پرهيزگاريش به او سودى برساند مگر آن گاه كه زبانش را نگاه بدارد همانا زبان مؤمن در پس دل او جاى دارد و دل منافق در پس زبان اوست . براى اين كه مؤمن هنگامى كه مىخواهد سخن گويد درباره آن مىانديشد اگر نيكو بود آن را اظهار مىكند و اگر زشت بود آن را پنهان مىدارد ، ليكن منافق و دو رو آنچه به زبانش برسد مىگويد بى آن كه بداند كدام سخن به سود او و كدام يك به زيان اوست .
همانا پيامبر خدا ( ص ) فرموده است : « ايمان بنده كامل و درست نمىشود مگر آن گاه كه دل او درست گردد ، و دل او درست نمىشود مگر هنگامى كه زبان او درست شده باشد [ 2 ] » بنابراين اگر كسى از شما بتواند خدا را ديدار كند در حالى كه دستش به خون و دارايى مسلمانان آلوده نبوده و زبانش از هتك آبروى آنان سالم مانده باشد بايد چنين كند .
اى بندگان خدا بدانيد مؤمن چيزى را كه امسال حلال مىداند همان است كه در سال گذشته حلال دانسته ، و چيزى را كه امسال حرام مىشمارد همان است كه در سال اوّل حرام دانسته است ، بدعتهايى را كه مردم پديد آوردهاند چيزى را از آنچه بر شما حرام شده حلال نمىگرداند بلكه حلال آن است كه خداوند آن را حلال كرده و حرام آن چيزى است كه خداوند آن را حرام و ممنوع كرده باشد . شما كارها را سنجيده و آزمودهايد و به آنچه بر پيشينيان شما گذشته پند داده شدهايد و مثلها برايتان زده شده است و به امرى روشن خوانده شدهايد ، پس جز كر از شنيدن آن ناشنوا نيست و جز كور از ديدن آن نابينا نمىباشد كسى كه خداوند با نزول بلا و آزمونها به او سود
[ 2 ] لا يستقيم ايمان عبد حتّى يستقيم قلبه و لا يستقيم قلبه حتّى يستقيم لسانه .
[ 646 ]
نرساند از هيچ پند و اندرزى بهره نخواهد برد ، و خطا و تقصير پياپى جلو رويش ظاهر شود تا آن جا كه خوب را بد و بد را نيكو پندارد ، همانا مردمان دو دستهاند گروهى از شريعت پيروى مىكنند و دستهاى بدعتگذارند كه نه برهانى الهى از سنّت پيامبران در دست دارند و نه از حجّت و دليل روشنى برخوردارند .
خداوند سبحان هيچ كس را به مانند آنچه در قرآن است پند نداده است ،
زيرا قرآن ريسمان محكم خداوند و واسطه امين اوست ، در آن ، بهار دل و چشمههاى دانش است ، براى قلب ، صيقل و جلايى جز آن نتوان يافت با اين كه هشياران رفتهاند و آنانى كه ماندهاند يا غافل و فراموشكارند و يا خود را به فراموشى مىزنند ، هر كجا كار نيكى ديديد به آن كمك كنيد و اگر كار بدى مشاهده كرديد از آن دورى جوييد ، زيرا پيامبر خدا كه درود بر او و خاندانش باد مىفرمود : « اى فرزند آدم كار نيك به جاى آور و بدى را رها كن كه در اين صورت همچون اسبى خوشرفتار به مقصد خواهى رسيد [ 3 ] . » بدانيد ظلم و ستم سه گونه است : ستمى كه آمرزيده نمىشود ، ستمى كه از آن بازخواست خواهد شد و ستمى كه بخشوده مىشود و از آن باز پرسى نخواهد شد ، امّا ستمى كه آمرزيده نمىشود شرك به خداست كه فرموده است : « إنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أنْ يُشْرَكَ بِهِ [ 4 ] » و ستمى كه مورد آمرزش قرار مىگيرد ظلمى است كه بنده با ارتكاب برخى گناهان كوچك به نفس خويش روا مىدارد ، و ستمى كه از آن باز خواست مىشود ظلم بندگان به يكديگر است ،
قصاص و كيفر در آن جا بسيار سخت است ، و زخم كارد و ضربه تازيانه نيست بلكه اينها در برابر آن كوچك است .
زينهار از اين كه در دين خدا هر زمان به رنگى در آييد ، زيرا اجتماع و همبستگى در چيزى كه حقّ است اگر چه آن را خوش نداشته باشيد بهتر است از جدايى و پراكندگى نسبت به آنچه باطل است و شما آن را دوست
[ 3 ] يا بن آدم اعمل الخير ودع الشّر فاذا أنت جواد قاصد .
[ 4 ] سوره نساء ( 4 ) آيه ( 48 و 116 ) يعنى : خداوند كسى را كه به او شرك آورد نمىبخشد .
[ 647 ]
مىداريد ، همانا خداوند سبحان به هيچ كس از گذشتگان و بازماندگان به سبب جدايى و تفرقه خيرى نبخشوده است .
اى مردم خوشا به حال كسى كه توجّه او به عيبهاى خويش ، وى را از ديدن عيبهاى ديگران باز داشته است و نيز خوشا به حال آن كس كه در خانهاش بيارامد و روزى خود را بخورد ، و به طاعت پروردگارش بپردازد و بر گناهان خويش بگريد ، تا هم او سر گرم كار خويش بوده و هم مردم از او در آسايش باشند . »