سوّم : اين كه خداوند متعال هيچ گونه شبيه و مانند ندارد ، امام ( ع ) در آن جا كه فرموده : و باشتباههم على أنّه لا شبيه له به
اين موضوع اشاره كرده است ، مراد از اشتباه ، مشابهت و همگونى مردم در نيازمندى به مؤثّر و مدبّر است ، طريق استدلال اين مطلب اين است كه : اگر خداوند متعال بىنياز از مؤثّر است ، او را در اين بىنيازى هيچ شبيه و مانندى نيست ، و چون مقدّم اين قضيّه درست است ،
تالى آن نيز درست و ثابت مىباشد . گفته شده كه مراد نفى مشابهت او به مردم در جسميّت و جنس و نوع و اشكال و مقادير و الوان و مانند اينهاست ، امّا بارى تعالى مندرج در ذيل هيچ جنسى نيست ، و از تركيب كه مستلزم امكان است منزّه مىباشد ، همچنين در دايره هيچ نوعى نمىگنجد ، زيرا نوع در داشتن عوارض ، نياز به غير دارد ، و نيز او جلّ و علا داراى مادّه نيست ، زيرا مادّه مستلزم تركيب است ،
بنابراين خداوند در هيچ يك از امور مذكور ، شبيه و مانندى ندارد ، و دليل نخست در نفى شبيه اعمّ و فراگيرتر است .