ترجمه
« پس از ستايش الهى همانا خداوند سبحان محمّد را كه درود خداوند بر او و خاندانش باد هنگامى بر انگيخت كه در ميان اعراب كسى نبود كه كتابى بخواند و يا مدّعى پيامبرى و نزول وحى باشد ، او به همراهى پيروانش
[ 38 ]
با مخالفانش جنگيد تا آنان را به سر منزل رستگارى بكشاند و پيش از آن كه آنها را مرگ دريابد ، از كفر نجاتشان دهد ، آن حضرت بر بالاى سر كسانى كه در اين راه خسته و درمانده مىشدند مىايستاد كه آنان را به سر منزل مقصود برساند ، جز كسانى را كه هلاكت دامنگير آنها شده و قابل هدايت نبودند ، تا اين كه راه رستگارى را به مردم نشان داد ، و آنان را در جايگاه مناسب خود قرار داد ، از آن پس آسياى اجتماع ايشان به گردش افتاد ، و نيزه قدرت آنان راست شد ، به خدا سوگند من از آنانى بودم كه اين سپاه را به جلو مىراندند ، تا اين كه همگى لشكر باطل پشت كرد ، آن گاه در تحت رهبرى اسلام گرد آمدند . در اين راه من هرگز ناتوان و بيمناك نشدم ، و خيانت و سستى نكردم ، به خدا سوگند ، اكنون هم باطل را خواهم شكافت تا حقّ را از پهلوى آن بيرون كشم . »