8 فرموده است : خلق الخلق . . . تا معين ،
درباره اين كه خداوند خلايق را بىنمونهاى از پيش بيافريده ما سابقا در ذيل خطبه اوّل و جاهاى ديگر سخن گفتهايم ، معناى اين كه آفرينش خود را با صدور فرمان خويش به اتمام رسانيد اين است كه با خطاب امر « كن » آفرينش خلايق در نهايت كمال ممكن آنها تحقّق يافت ، زيرا براهين عقلى گوياى اين است كه براى آفريدگان هر كمالى كه ممكن بود ، از جانب پروردگار به آنها افاضه شده و به آن رسيدهاند و او منزّه است ، از اين كه از جانب او بخلى رود و دست از عطا و بخشش باز دارد ، مراد از اذعان به طاعت او دخول آفريدگان در تحت قدرت اوست ، و معناى اجابت آنها بدون مدافعه ، و انقياد آنها بدون منازعه نيز همين است .
پس از اين امام ( ع ) به آنچه مقصود او از خطبه است مىپردازد ، و آن عبارت است از ستايش خداوند به اعتبار برخى لطايف صنع و شگفتيهاى خلقت او ، و توجّه دادن مردم به رازهاى پيچيدهاى كه در آفرينش اين حيوان ( شب پره ) وجود
[ 468 ]
دارد ، و از اختلاف او با ديگر جانوران كه روشنايى ، چشمان او را فرو مىبندد ، در حالى كه چشمان ديگر جانداران را مىگشايد ، و گياه را رويش و گستردگى و غيره مىدهد ، و تاريكى ، چشمهاى او را باز و چشمان ديگر جانداران را مىبندد اظهار شگفتى مىكند ، پس از اين علّت طبيعى اين امر را بيان مىفرمايد ، كه تيرگى چشم و ضعف بينايى اين حيوان را مانع شده است كه از فروغ تابان خورشيد مدد گيرد و در پرتو آن راه جويد ، آنچه درباره علّت ضعف بينايى اين حيوان گفته شده اين است كه خفّاش هنگامى كه با گرمى روز برخورد مىكند ، نيروى بينايى او به سختى تحليل مىرود و بر اثر آن ضعفى در او پديد مىآيد كه ناگزير براى جبران نيروى از دست رفته چشمان را مىبندد ، و با فرا رسيدن شب و سرد شدن هوا و كاهش حرارت نيروى خود را باز يافته و بينايى را از سر مىگيرد ، توصيفى كه امام ( ع ) از اين ويژگى خفّاش كرده ، و آنچه از چگونگى احوال او ضمن عبارات تا . . . ظلم لياليها بيان فرموده است به درجهاى از فصاحت و شيوايى است كه ما فوق آن متصوّر نيست .