شرح
امام ( ع ) خداوند را بر پنج چيز ستايش فرموده است :
1 اين كه از طريق آفرينش مخلوقات بر آفريدگان تجلّى كرده و خود را به آنان نمايانده است ، و چنان كه در فصول پيش مكرّر گفته شده ، مراد از تجلّى اين است كه خداوند معرفت خود را از طريق توجّه به آثار صنع خويش در دلهاى بندگانش قرار داده و خود را از اين راه به آنان نشان داده است ، تا آن جا كه هر
[ 69 ]
ذرّهاى از مخلوقات او به آينهاى شباهت دارد كه خالق متعال ، خود را براى بندگانش در آن نمايان ساخته است ، و آنان به اندازه قابليّت خود ، او را مىبينند ، و اين مشاهده بر حسب شعاع بصيرت و درجات معرفت آنان ، متفاوت مىباشد ، برخى نخست مصنوع و بعد از آن صانع را مىبينند ، برخى هر دو را با هم مشاهده مىكنند ، بعضى نخست آفريدگار و پس از او به آفريدگان توجّه مىكنند ،
برخى هم جز خدا چيزى نمىبينند .
2 اين كه او با حجّت و برهان خويش در دلهاى آدميان نمايان است ، يعنى هستى او در دل كسانى كه به سبب انديشههاى باطل و گفتار نادرست او را انكار مىكنند ، روشن است ، زيرا دلائل هستى خويش را عليه اينها ظاهر ، و برهان وجود خود را بر آنها ثابت فرموده است ، و اين برهان همان احساسى است كه نفوس منكران در برابر عظمت و استحكام نظام آفرينش دارند ، هر چند براى توجّه بدان به اندكى تنبّه و هشيارى نيازمندند ، چنان كه حقّ تعالى فرموده است : « وَ فِيْ أنْفُسِكُمْ أفَلا تُبْصِرُونَ [ 1 ] » همچنين ملاحظه آيات قدرت آلهى در آسمانها و زمين كه خداوند متعال فرموده است : أوَلَمْ يَنْظُرُواْ في مَلَكُوْتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرضِ وَ مَا خَلَقَ اللَّه مِنْ شَىْءٍ [ 2 ] » و اين نزديك به معنايى است كه در قسمت اوّل گفته شد .
3 اين كه خداوند آفريدگان را بدون نياز به تفكّر و طرح و برنامه ريزى آفريده است ، و درباره بىنيازى پروردگار به انديشه و فكر ، استدلال فرموده است به اين كه تفكّر و انديشيدن در خور صاحبان ضمير و آنانى است كه داراى قلب و حواسّ جسمانى باشند ، و پروردگار در ذات مقدّس خود منزّه از ضمير است ، و اين معنا شكل دوّم قياس منطقى است ، به اين ترتيب كه فكر و انديشه از آن صاحب ضمير است ، و هيچ چيزى از واجب الوجود صاحب ضمير نيست ، نتيجه
[ 1 ] سوره ذاريات ( 51 ) آيه ( 21 ) يعنى : . . . و هم در نفوس خود شما آيا به ديده بصيرت نمىنگريد ؟
[ 2 ] سوره اعراف ( 7 ) آيه ( 185 ) يعنى : . . . آيا در ملكوت آسمانها و زمين و چيزهايى كه خداوند آفريده نمىنگرند ؟
[ 70 ]
اين است كه به هيچ روى تفكّر و انديشه در خور واجب الوجود نيست ، و هر دو مقدّمه در اين قياس روشن و بديهى است ، چنان كه پيش از اين مكرّر گفته شده است .
4 اين كه علم خداوند اعماق پردههاى غيب را مىشكافد ، و اين بيان اشاره است به اين كه دانش او هر پنهان و ناديده را فرا مىگيرد به گونهاى كه هيچ چيز از او پوشيده نيست و هيچ حاجبى مانع نفوذ علم او نمىباشد .
5 اين كه بر انديشههاى پيچيده و نهفتههاى باطن موجودات احاطه دارد به اين معناست كه دقيقترين رازهاى درون دلها را مىداند ، چنان كه خداوند متعال فرموده است : « يَعْلَمُ السِرَّ و أخْفى [ 3 ] » .