ترجمه
« ما اشخاص را حكم قرار ندادهايم ، بلكه قرآن را حكم گردانيدهايم ،
اين قرآن نوشتهاى است در ميان دو قطعه جلد كه به زبان سخن نمىگويد ، و ناگزير ترجمانى براى آن لازم است . و بايد مردانى شايسته از آن سخن گويند و ترجمان آن باشند ، هنگامى كه آن قوم ما را دعوت كردند كه قرآن را ميان خود داور قرار دهيم ، ما از آن گروه نبوديم كه از كتاب خداوند متعال روگردان باشيم ، در حالى كه خداوند سبحان فرموده است : « فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِيْ شَيءٍ فَرُدُّوْهُ إلَى اللّهِ وَ الرَّسُوْلِ [ 1 ] » ارجاع اين امر به خدا اين است كه مطابق كتابش حكم كنيم ، و باز گردانيدن آن به پيامبرش اين است كه به سنّت او چنگ زنيم ، اينك اگر به راستى از كتاب خدا داورى خواسته شود ، ما از همه مردم به اين امر سزاوارتريم ، و اگر به سنّت پيامبر حكم شود ، ما از هر كس به آن شايستهتريم .
امّا درباره اين گفتار شما كه چرا براى داورى ميان ما و آنان ، مدّت قرار دادى ، اين كار را براى آن انجام دادم كه نادان آگاهى پيدا كند ، و دانا بر اعتقاد خود ثبات و پايدارى ورزد ، شايد خداوند با اين سازش و متاركه كار اين امّت را اصلاح فرمايد ، و مجال تنفّس و آزادى مردم گرفته نشود تا در نتيجه شتابزدگى در تشخيص حقّ ، گمراهى نخست را دنبال كنند .
همانا برترين مردم نزد خداوند كسى است كه عمل به حقّ را از باطل
[ 1 ] سوره نساء ( 4 ) آيه ( 59 ) يعنى : اگر در چيزى اختلاف كرديد ، آن را به خدا و پيامبرش ارجاع دهيد .
[ 232 ]
بيشتر دوست بدارد هر چند موجب زيان و اندوه او گردد ، و عمل به باطل براى او مايه زيادتى و بهرهمندى باشد .
چرا حيران و سرگردانيد ، اين شكّ و شبهه از كجا به شما رسيده است ،
آماده شويد براى حركت به سوى گروهى حيرتزده كه از ديدن حقّ درمانده ، و به جور و ستم گستاخى يافته و از آن باز نمىگردند . از كتاب خدا دور ، و از راه حقّ منحرفند ، دريغا كه شما وسيلهاى نيستيد كه بتوان بدان اطمينان كرد ، و نه ياران نيرومندى كه بتوان از آنها يارى جست ، شما آتش افروزان بدى براى جنگ هستيد ، اف بر شما باد كه سختى و آزار بسيار از شما ديدهام ، يك روز شما را ندا مىدهم ، و روز ديگر اسرار را به شما مىگويم ، نه در آن هنگام كه شما را آواز مىدهم آزادگان راست كردارى هستيد ، و نه در وقتى كه با شما راز مىگويم ، برادران مورد اعتماد . »