شرح
آغاز اين بخش از خطبه در توصيف ايمان است ، و منظور از ايمان تصديق قلبى به يگانگى خداوند و به تمامى آنچه پيامبر اكرم ( ص ) از جانب خداوند آورده است ، مىباشد ، و شكّ نيست كه آن روشنترين و آشكارترين راه به سوى بهشت و فروزانترين چراغ در ظلمات جهل و نادانى است ، واژه سراج استعاره است ، مراد از صالحات ، اعمال شايسته از قبيل عبادات و محاسن اخلاق است كه از طريق شرع وارد شده است ، و روشن است كه اينها از آثار ايمان و ثمرات آن است ، و از باب دلالت علّت بر معلول مىتوان استدلال كرد كه كسى كه ايمان در قلب او جا گرفته بر اين اعمال مواظبت دارد ، همچنين از باب دلالت معلول بر علّت مىتوان حكم كرد كه كسى كه داراى عبادات و مكارم اخلاق است صاحب ايمان است .
اين كه فرموده است : و بالإيمان يعمر العلم براى اين است كه ايمان به تفسيرى كه از آن ذكر شد اگر با برهان و استدلال همراه شود علم خواهد بود ، و اين روح همه علوم است ، و چون با ثمرات علم كه اعمال صالحه است همراه شود
[ 476 ]
به آن ايمان گفته مىشود ، زيرا كردار شايسته از كمالات ايمان است و بدون آن كامل نبوده و سودى در آن نيست ، همچنين اگر علم با عمل مقرون نباشد فايده آن در آخرت اندك بلكه بىفايده مىباشد و مانند ويرانهاى است كه سودى از آن حاصل نيست ، و همان گونه كه ويرانه قابليّت سكنا ندارد علم خالى از عمل نيز فاقد سود و ارزش مىباشد ، از اين رو امام ( ع ) در جاى ديگر فرموده است : العلم مقرون بالعمل يعنى علم قرين و همنشين عمل است و فرموده است : علم عمل را آواز مىدهد كه به سوى او بيايد اگر نيايد علم از او كوچ مىكند .
امّا اين كه فرموده است : بالعلم يرهب الموت براى اين است كه داشتن معارف الهى و آگاهى به غرضى كه در آفرينش انسان است و مقايسه دنيا با آخرت و علم به احوال معاد همه مستلزم ياد مرگ و پيوسته در انديشه آن بودن است و همين توجّه مداوم موجب بيم و هراس از مرگ ، و عمل براى آن و احوال پس از آن است .