فرموده است : راية ضلالة .
امام ( ع ) پس از آن كه آنها را مورد سرزنش و نكوهش قرار داده و كاستيهاى آنان را گوشزدشان فرموده اينك آنچه را بايد از آن دورى جويند ، و خود را براى مقابله با آن آماده سازند براى آنها بيان مىكند ، و اين عبارت است از ظهور فتنهها و آشوبهايى كه از بنىاميّه انتظار مىرود ، تعبير راية ضلالة كنايه از ظهور اين آشوبهاست و تقدير آن هذه راية ضلالة مىباشد ، و منظور از قيامها على قطبها گرد آمدن مردم در پيرامون رئيس و رهبر اين فتنههاست و واژه قطب به طريق استعاره كنايه از اوست ، و منظور از تفرّق و تشعّب اين فتنهها گسترش آن در نقاط مختلف روى زمين و پديد آمدن فتنههاى ديگرى بر اثر آن است ، و چون در اين آشوبها مردم دسته دسته گرفتار و هلاك مىشوند واژه كيل را كه به معناى پيمانه است استعاره فرموده زيرا كسى كه چيزى را كيل مىكند پيمانه پيمانه از آن برمىدارد تا كار توزين آن را به پايان رساند ، و با واژه صاع كه به معناى پيمانه است استعاره
[ 80 ]
ترشيح شده است ، همچنين براى كشتار بىرحمانهاى كه رهبر اين فتنهها مرتكب مىشود و احكام ستمگرانهاى كه بر خلاف قانون دين و نظام حقّ صادر مىكند واژه خبط استعاره شده زيرا اعمال او شباهت به شتر جوان رمندهاى دارد كه در هنگام گريز از شتران ديگر با هر چه برخورد كند آن را در زير دست و پاى خود له مىكند ، و با ذكر واژه باع [ 6 ] استعاره را ترشيح داده است ، و اين كه امام ( ع ) در جمله و تحبطكم بباعها بيديها ( به دستهايش ) نفرموده زيرا ذكر باع براى بيان شدّت خبط و لگدمال كردن بليغتر است .