فرموده است : ما أجود يده .
اين جمله متعلّق به مقالة الجهّال است ، يعنى آنچه اين نادانان تا زمانى كه از بذل و بخشش او بهرهمندند مىگويند اين است كه چه دست بخشندهاى دارد ، اين كه ستايش مزبور مقيّد شده به « تا زمانى كه از احسان او بهرهمندند » براى اين است كه وقتى نادان مورد بخشش و احسان قرار مىگيرد مىپندارد كه آنچه به او داده شده حقّ او بوده است و اگر در صدد شكر و سپاس برآيد تا زمانى است كه آن احسان ادامه داشته و برقرار باشد و با قطع احسان ، شكر و سپاس او نيز منقطع خواهد شد ، امّا نادانى كه شرور و تبهكار است در بسيارى از موارد تصوّر مىكند : بخششى كه به او شده از بيم شرارت و آزار اوست ، و اگر بخشنده را سپاس گويد تا زمانى
[ 336 ]
است كه بخشش ادامه دارد ، و به محض قطع انعام براى اين كه دوباره آن را به دست بياورد و بخشنده را ناگزير به ادامه بخشش كند ، به جاى شكر گذشته به آزار و شرارت مىپردازد .
درباره دسته دوّم يعنى كسانى كه احسان و نيكى را در جاى خود به كار مىبرند ، امام ( ع ) موارد مذكور را يادآورى مىكند و دستور مىدهد كه اموال خود را در اين راهها مصروف دارند ، و پنج مورد را ذكر مىكند :
1 پيوند با خويشان .
2 ميهماندارى پسنديده .
3 آزاد كردن اسيران و رنجديدگان ( مراد از عانى كه در خطبه است همان اسيران است . ) 4 بخشش به مستمندان و وامداران .
5 پرداخت حقوق واجب آلهى به مستحقّان آنها مانند زكات و صدقات مستحبّى .
منظور از نوائب زيانها و تاوانها و هزينههايى است كه انسان به وسيله آنها از دست و زبان ستمگران رهايى پيدا مىكند ، و صرف مال در اين موارد بر انسان واجب است . اين موارد پنجگانه از شاخههاى فضيلت كرم است كه طىّ جملات : فمن آتاه اللّه . . . تا ابتغاء الثّواب بدانها اشاره فرموده است . و با ذكر واژه ابتغاء كه مفعول له و مبيّن علّت وقوع فعل است تذكّر مىدهد كه انفاق و بخشش در موارد مذكور اگر به قصد امتثال امر آلهى باشد به جا و در مورد خود انجام گرفته است ، و اگر اين كارها براى خودنمايى و شهرت طلبى صورت گرفته باشد اگر چه از نظر شرع ظاهرا مجزى و موجب اسقاط تكليف است ولى باطنا نه مجزى است و نه مقبول .