فرموده است : ثمّ قالوا . . . تا آخر .
[ 606 ]
يعنى : قريش به اين بسنده نكردند كه حقّ مرا بگيرند و خاموش مانده نگويند حقّ ماست ، بلكه آن را از من گرفتند و مدّعى شدند كه اين حقّ خود آنهاست ، و اين در حالى بود كه بر خود واجب مىديدم از كشمكش و نزاع بر سر خلافت دورى جويم ، و اى كاش آنهايى كه به غصب حقّ من پرداختند ،
حقانيّت مرا اعتراف مىكردند كه در اين صورت درد سبكتر و مصيبت آسانتر بود .
در عبارت إنّ في الحقّ أن تأخذه فعل تأخذه و همچنين فعل تتركه در جمله بعد هر دو با نون متكلم نيز روايت شده ، و نسخه شريف رضىّ رضوان اللّه عليه به همين گونه است و مراد اين است كه سران قريش پس از آن كه حقّ مرا غصب كردند گفتند : ما در اين امر هر گونه بخواهيم رفتار مىكنيم ، و آن را به هر كس جز تو بخواهيم مىدهيم و مىگيريم .