فرموده است : و علم أنّ اللّه أبغض شيئا . . . تا فصغّر .
معناى اين كه خداوند دنيا را دشمن مىدارد اين است كه نمىخواهد آن را سراى اقامت دوستانش قرار دهد ، و ممكن است اشاره باشد به اين كه ايجاد دنيا غرض بالعرض است و مقصود بالذّات نيست ، و همچنين كوچك شمردن آن باشد در مقايسه با آنچه خداوند براى بندگانش در آخرت آماده فرموده است ، و پس از ذكر اين مطلب كه دنيا مبغوض خداوند بوده و آن را كوچك و حقير شمرده است با ذكر جمله معترضهاى كه صورت قياس دارد ، مردم را از دوستى دنيا بر حذر داشته است ، صورت قياس اين است : كمترين عيبى كه در ما وجود دارد دوستى چيزى است كه خداوند آن را دشمن داشته ، و تعظيم چيزى است كه خداوند آن را كوچك شمرده است ، و هر محبّت و تعظيمى بدين گونه باشد در مخالفت با خدا و سرباز زدن از اوامر او كفايت مىكند ، نتيجه مىدهد كه اين كمترين عيب ما در مخالفت با خدا و دشمنى با او كافى است ، پس از اين امام ( ع ) دوباره به ذكر اوصاف رسول اكرم ( ص ) درباره ترك دنيا و تحمّل سختيهاى آن پرداخته است .
[ 8 ] عرضت علّى كنوز الأرض و رفعت إلىّ مفاتيح خزائنها فكرهتها و اخترت الدّار الآخرة .
[ 522 ]