لغات
صعدات : جمع صعد و اين نيز جمع صعيد است كه به معناى روى زمين است .
رأى ميمون : مبارك وجيف : نوعى راه رفتن با شتاب است لدم و التدام : لطمه به صورت زدن و مانند آن است مضوا قدما : به ضمّ قاف و دال : پيشتاز بودند و درنگ نكردند وذحة : چنان كه گفته شده كنيه سوسك است ، ليكن كتابهاى مشهور اين نام را براى آن ذكر نكردهاند و آنچه معروف است به معناى پارهاى از پشكل گوسفند است كه به پشمهاى دم يا دنبه آن چسبيده و آويزان مىشود .