26 و إليك مصير كلّ نسمة :
پيش از اين گفته شد كه حقّ تعالى غايت و نهايت همه چيز است و بازگشت همه به سوى اوست .
فرموده است : سبحانك ما أعظم ما نرى من خلقك . . . تا آخر .
اين گفتار تنزيه و تقديس حقّ تعالى است از اين كه اوهام بشرى صفات او را شبيه مدركات خود انگارد و نيز بيانگر شگفتى تحسين آميزى است نسبت به عظمت دستگاه آفرينش و آنچه در آفريدگان ديده مىشود ، مانند روى هم قرار داشتن افلاك و عناصر و آنچه از تركيب آنها پديد مىآيد ، سپس اين عظمت را با آنچه عقل بشر آن را از مقدورات آلهى مىداند و با ممكنات نامتناهى كه در حيطه امكان اوست مقايسه و به حقارت آن در برابر اين اشاره مىفرمايد بديهى است نسبت موجود با آنچه وجود آن در امكان حقّ تعالى است چه از نظر عظمت و چه از لحاظ كثرت ، مستلزم حقارت و كوچكى موجود است ، پس از آن هول و هراسى را كه از ملاحظه جلال ملكوت و قدرت بىپايان او عقول بشرى را
[ 10 ] سوره هود ( 11 ) آيه ( 56 ) يعنى : زمام اختيار هر جنبندهاى به دست اراده اوست .
[ 99 ]
فراگرفته ، عظيم شمرده و اين عظمت را با آنچه از ديده عقل پنهان ، و فرشتگان آسمانها و ساكنان حريم قدس خدا و آفريدگان جهان بالا از ادراك آن محجوب و محرومند مقايسه و آن را بس حقير و ناچيز مىشمارد پس از آن به نعمتهاى فراوانى كه خداوند در دنيا به بندگانش داده و حقارت آنها در برابر نعمتهاى عظيمى كه براى آنها در سراى آخرت آماده كرده ، با تعجّب و ستايش اشاره فرموده است ، آشكار است كه نعمتهاى اين جهان اگر از نظر دوام و كثرت و مزيّت با نعمتهاى آخرت سنجيده شود بىاندازه پست و ناچيز است ، و توفيق از خداوند است .