لغات
ابّان الشّىء : با كسر همزه و باى مشدّد هنگام آن چيز الربق : با راى مكسور و سكون با ، ريسمانى كه داراى حلقههايى است و چهار پايان را با آن مىبندند .
صدع : شكاف شحذ : تيز كردن قين : آهنگر شعب : شكاف را به هم آوردن غبوق : هر چه در شب نوشند صبوح : آنچه در بامداد نوشند