فرموده است : فلا يبقى يومئذ منكم إلاّ ثفالة كثفالة القدر .
واژه ثقاله استعاره و كنايه است از افراد فرومايهاى كه فايدهاى در وجود آنها نيست و نام و آوازه خوبى ندارند ، و آنان را به ته مانده ديگ كه ارزشى ندارد و مورد توجّه نيست تشبيه فرموده ، همچنين آنها را به خردههايى كه از توشه و يا گندم و كاه و مانند آنها در ته جوال باقى مىماند همانند كرده است ، سپس واژه عرك را كه به معناى مالش دادن چرم است استعاره آورده و گوشزد فرموده كه همان گونه كه چرم را مالش و نرمش مىدهند ، فتنهها و بلواها آنان را دگرگون كرده زبون و خوار مىسازد ، و نيز واژه دوش را كه به معناى كوبيدن است براى خوارى و تحقير مردم به وسيله بنى اميّه و شدّت گرفتارى جامعه به اين بليّه به طريق استعاره آورده ،
و آن را به كوبيدن خرمن گندم و مانند آن تشبيه فرموده و وجه مشابهت معلوم است . پس از آن به كوشش پيگير اهل ضلالت عليه مؤمنان و اين كه همگى فكر خود را براى شناسايى و دستيابى بر آنان به كار مىبرند تا آنها را آسيب برسانند و در رنج و
[ 6 ] وقتى دو دست را از دو طرف باز كنند ، فاصله از سر انگشت ميانه دست راست تا انگشت ميانه دست چپ را باع گويند ( مترجم ) .
[ 81 ]
زحمت اندازند اشاره مىكند ، و كوشش آنها را براى شناسايى و دستگيرى مؤمنان به دانه چيدن مرغان تشبيه مىفرمايد كه دانههاى پر و چاق را از دانههاى لاغر و ميان تهى با منقار خود جدا كرده ريزرارها و درشت را بر مىدارند ، سپس از اين كه بر گمراهى و سرگردانى خود همچنان پايدارند آنها را مورد نكوهش قرار مىدهد ،
و با شگفتى از آنها مىپرسد كه تا كى به دنبال اعتقادات نادرست و روشهاى باطلند و از آنچه آنان را در ظلمات حيرت و نادانى سرگردان و گرفتار ساخته و از پندارهاى دروغينى كه آنها را فريب داده پرسش و آنان را به سوى خويش دعوت و از اين كه جز خدا مطلوب ديگرى دارند سرزنش مىكند ، و آنها را از اختيار راهى جز طريق شرع و دين نهى مىفرمايد ، سپس درباره اين كه اين كژيها از چه ناحيهاى بر آنها وارد ، و اين بيماريها و نارواييها از كجا براى آنان آورده مىشود پرسش مىكند ، و آن حضرت خود مىداند كه آنچه به آنها مىرسد از ناحيه جهالت و نادانى آنهاست ليكن سخن را به مقتضاى بلاغت ادا فرموده است ، و چنان كه گفتهايم اين گونه سخن تجاهل العارف [ 7 ] ناميده مىشود ، همانگونه كه خداوند متعال فرمود : « فَأيْنَ تَذْهَبُونَ » و نيز فرموده است : « فَأنّىَ تؤفَكُوْنَ » يعنى كى و در چه هنگام از اين غفلت و ناآگاهى كه دچاريد باز مىگرديد ؟