12 منظور امام ( ع ) از اين كه فرموده است : أنّه ليس شىء من الشّر إلاّ عقابه تا واژه سماعه
ممكن است شرّ و خير بطور مطلق باشد كه در اين صورت مبالغه را مىرساند ، چنان كه درباره كار مهمّ و دشوار گفته مىشود : « هذا أشدّ من الشّديد و أجود من الجيّد » يعنى : اين كار از دشوار دشوارتر و يا از خوب خوبتر است و ممكن است منظور آن بزرگوار خوب و بد دنيا باشد زيرا بزرگترين بدى و سختى دنيا نسبت به عذاب و عقاب خداوند اندك ، و برترين خير و خوبى آن در برابر پاداش و ثواب آلهى حقير و ناچيز است . سپس براى تأكيد اين مطلب به عظمت و اهميّت احوال آخرت در مقايسه با احوال دنيا پرداخته است . مصداق آنچه امام ( ع ) در اين باره فرموده اين است كه در دنيا بزرگترين بدى و شرّى را كه انسان مىتواند تصوّر كند قتل و جرح است ، كه هنگامى كه انسان آن را مىشنود به هراس مىافتد ، و ارتكاب آن را زشت مىشمارد ، ليكن زمانى كه شاهد و درگير چنين وقايعى شود ، و ناگزير از جنگ و جدال گردد ، آنچه از نظر او دشوار بوده است آسان مىشود ، و اين گونه اتّفاقات و هول و هراسها برايش سهل و ناچيز مىگردد ،
همچنين انسان پيوسته از حضور در برابر پادشاهان و هيبت و خشم آنان بيمناك است ، تا آن گاه كه به مجالس آنان راه يابد ، در اين موقع ديگر ترس و بيمى در خود نمىبيند ، بنابراين آنچه را كه بر اثر تعريف و شنيدن ، بزرگ و هراس انگيز مىپنداشته ، با ديدنش آن را خرد و آسان و بىبيم و ترس يافته است ، در مسائلى كه مربوط به جلب منفعت است نيز حال به همين منوال است ، چون انسان پيوسته براى به دست آوردن مال و ثروت و درهم و دينار و ديگر خواستههاى دنيوى خود ،
[ 178 ]
آزمندانه مىكوشد ، و فكرش پيوسته براى دسترسى به اين اهداف مشغول ، و دلش از رؤياى وصول به آنها شادمان است ليكن هنگامى كه به اين مقاصد دست مىيابد ، آنها را آسان و خوار و حقير مىبيند و اين امرى وجدانى است كه هر كسى مىتواند به نفس خود رجوع و آن را درك كند .
امّا در مورد احوال آخرت ، همه مىدانيم كه آنچه را از خوشيها و سختيهاى آن مىشنويم آنها را با معيار خوشيها و سختيهاى دنيا مىسنجيم ، و با اين ديد به آنها مىنگريم ، و بسا در نظر بيشترى از مردم لذّتها و عذابهاى آخرت ، ناچيزتر از خوشيها و سختيهاى دنيا باشد ، زيرا اينها محسوس آدمى ، و بر خلاف آخرت كه از دسترس او به دور است ، دنيا نقد و در كنار اوست ، با اين كه به دلايل عقلى محقّق است كه خير و شرّ دنيا در برابر امور آخرت بسيار حقير و ناچيز است ،
بنابراين آنچه انسان از احوال آخرت خواهد ديد بسى بزرگتر از آن چيزهايى است كه درباره آن شنيده است ، و چون وضع چنين است سزاوار است كه از آنچه در پشت پرده غيب است به اخبار آن و از ديدن اوضاع و احوال آخرت به شنيدن اوصاف آن بسنده شود ، زيرا بر آنچه از ديدهها پنهان است نمىتوان آگاه شد و چگونگى عالم آخرت را در اين جهان نمىتوان مشاهده كرد .
سپس امام ( ع ) مردم را به فضيلت و برترى آخرت بر دنيا متذكّر مىسازد و مىفرمايد اگر عملى موجب افزايش ثواب آخرت و مزيد تقرّب به خداوند متعال گردد ، هر چند انجام آن مستلزم بذل مال و نقصان جاه و ضرر به امر دنيا باشد بهتر است تا اين كه عكس آن وقوع يابد و دليل رجحان اين است كه داراييها و فوايد دنيوى همه در معرض زوال و نابودى و مشوب به ناراحتى و دردمندى و ترس و بيم است ، در حالى كه خيرات اخروى در همه احوال باقى و در حدّ كمال خود مىباشد ، براى اثبات اين كه هر كس كمتر از دنيا بهرهمند شود در آخرت سود بيشترى مىبرد ، اوليا و دوستان خدا استدلال كردهاند به اين كه خداوند به نصّ قرآن شريف جان و مال آنها را در برابر بهشت خريدارى مىكند ، و براى كسى كه
[ 179 ]
از دنيا فراوان بهرهمند شود در آخرت ضررش بيشتر است ، اين آيه را دليل آوردهاند كه : « وَ الَّذِيْنَ يَكْنِزُونَ الْذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لاَ يُنْفِقُونَهَا فِيْ سَبِيْلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ اَلِيْمٍ 4 » مىباشد . يعنى آنانى را كه زر و سيم انباشته كرده و آنها را در راه خدا انفاق نمىكنند ، به عذابى دردناك مژده ده .
امام ( ع ) پس از بيان اين مطلب مردم را با ذكر اين كه راه آخرت نسبت به راه دنيا فراختر و گستردهتر است آنان را به حركت در طريق آخرت تشويق كرده و فرموده است دامنه آنچه شما بدان امر شدهايد نسبت به آنچه از آن نهى و ممنوع گشتهايد فراختر است ، اين مطلب روشن است كه گناهان كبيرهاى كه از ارتكاب آنها نهى شدهايم پنج است بدين قرار :
1 قتل يا كشتار : در برابر اين كبيره ، بردبارى ، گذشت و شكيبايى كه از شريفترين خويهاى پسنديدهاند قرار دارد ، و اينها راههاى وسيعى است كه انسان مىتواند از حركت در تنگ راه قتل و كشتار باز ايستد ، و در اين راهها گام بردارد .
2 ظلم و ستمكارى : در برابر اين كبيره ، عدالت و بسنده كردن به كارهايى كه مباح بوده و اقسام و انواع آنها زياد و دامه امكان انسان نسبت به آنها وسيعتر است ، وجود دارد .
3 دروغ : اين گناه كبيره كه رأس نفاق و مايه ويرانى جهان است ،
در مقابل آن كنايات و راستگويى كه بر خلاف دروغ ، باعث آبادانى جهان است وجود دارد و مجال وسيعى براى فرار از ارتكاب اين گناه است .
4 زنا : ترديدى نيست كه با وجود نكاح و كثرت و ايمنى آن از مفاسدى كه زنا به همراه دارد ، براى رهايى از ابتلاى به اين گناه ، سعه و امكان فراوانى موجود است .
5 ميخوارگى : شرابخوارى كه امّ الخبائث « مادر پليديها » و منشأ . بسيارى
-----------
( 4 ) سوره توبه ( 9 ) آيه ( 34 )
[ 180 ]
از مفاسد است ، يكى ديگر از گناهان كبيره مىباشد و با استفاده از انواع نوشيدنيهايى كه مىتواند جانشين آن باشد ، مجال گستردهاى براى خوددارى از اقدام به اين گناه در اختيار است .
عبارت « و ما احلّ لكم أكثر ممّا حرّم عليكم » يعنى : آنچه براى شما حلال شده بيشتر است از آنچه بر شما حرام گرديده نيز به همين معناست ، و چون به هر چه واجب يا مستحبّ يا مباح يا مكروه است مىتوان حلال گفت لذا آنچه براى انسان حلال و روا گرديده ، از حرام كه يكى از اقسام تكاليف است بيشتر و مجال آن وسيعتر مىباشد .
پس از آن كه امام ( ع ) مصلحت انسان را در ترك آنچه از آن نهى شده ، و بر او حرام گرديده بيان كرده امر به ترك آنها فرموده است ، زيرا اگر انسان خود را بر سر يك راه خطرناكى ببيند كه در كنار آن راههاى امن بسيارى وجود دارد ، عقل بالضّروره حكم مىكند كه انسان راه خطرناك را پيش نگيرد و طريق امن را اختيار كند .