شرح
امام ( ع ) مردم را با صفت اختلاف و پراكندگى مورد ندا و خطاب قرار داده است ، و منظور آن بزرگوار پراكندگى رأيها و پريشانى دلها و بىاعتنايى آنها نسبت به مصالح خود و هدفى است كه براى آن آفريده شدهاند و مقصود از غيبت خردهاى آنها غفلت آنها از راه راست ، و درك حقّ ، و انصراف آنهاست از دعوت آن بزرگوار
[ 271 ]
آن چنان كه شايسته است ، نفرت آنها را از حقّ به گريز بز از آواز شير تشبيه فرموده است و اين تشبيه به سبب شدّت نفرت آنها از حقّ بوده است ، سپس امام ( ع ) دور مىشمارد از اين كه بتواند به كمك اينها با اوضاع و احوالى كه دارند و سستى و اهمالى كه در فرمانبردارى او مىورزند ، عدالت و دادگسترى را برپاى دارد ، و احكام دين را برقرار سازد . در دنباله اين سخنان ، خداوند سبحان را گواه مىگيرد كه نيّت او در پذيرش خلافت براى تحصيل سلطنت و قدرت و به دست آوردن حطام دنيوى نبوده ، بلكه چنان كه بيان فرمود ، براى اين بوده كه معالم و نشانههاى دين را به جاى خود بازگرداند ، و مراد از معالم دين همان آثارى است كه مايه هدايت خلقند و همچنين به منظور مصالح ديگرى بوده كه آن حضرت بر شمرده است ، پس از آن در تأييد سخن خود استشهاد فرموده است به اين كه او نخستين كسى بوده كه به سوى خدا بازگشته و به او إنابه كرده است ، واژه إنابه كه به معناى رجوع است ، شايد به اين ملاحظه به كار رفته است كه او اوّلين كس بوده كه از آنچه شايد نسبت به او گناه به حساب آيد به خداوند رجوع كرده است ، واژه سمع كه پس از آن به كار رفته به معناى اين است كه فرمان خدا را پذيرفته و دعوت او را اجابت كرده است ، و اين كه سبقت پيامبر گرامى ( ص ) را در دين و نماز استثنا فرموده امرى روشن است ، برخى از دشمنان آن حضرت گفتهاند هنگامى كه على ( ع ) پيروى از پيامبر خدا ( ص ) را پذيرفت كودك بوده و آن دوران قابل توجّه و محاسبه نيست ، و ما در محلّ خود ذيل خطبه موسوم به قاصعه در اين باره سخن خواهيم گفت .
منظور امام ( ع ) از اين استشهاد و آنچه درباره دورى خود از صفات زشتى كه شايسته است امام و پيشوا از آنها به دور باشد اثبات فضيلت خويش است ، و تذكّر مىدهد كه در برابر چنين صفات زشتى كه بر شمرده ، و در خور كسى كه امام و سرپرست امور مسلمانان مىباشد نيست ، فضيلتها و برتريهايى در او موجود است ، و با بيان مقاصد و نتايجى كه در جهت لزوم اين شرايط و صفات ، در حاكم
[ 272 ]
مسلمانان وجود دارد ، و يادآورى مردم به آنچه در اين باره مىدانند ،