فرموده است : ما باله . . . تا عرف رجاءه في عمله .
اين عبارت در واقع قياسى است از شكل دوم [ 4 ] كه نتيجه مىدهد اين مدّعى
[ 3 ] يعنى : راهيان شب در بامداد مورد ستايش قوم قرار مىگيرند .
[ 4 ] شكل دوّم قياس اين است كه حدّ وسط در هر دو مقدّمه محمول باشد ، و در اين جا بايد گفت
[ 515 ]
اميد به خدا نبسته است و اميدوار به او نيست ، منظور آن حضرت از رجا اميد كامل است كه انسان به خاطر آن به كار و كوشش مىپردازد ، و به همين سبب اميد به خدا را استثنا كرده و إلاّ رجاء اللّه گفته و علّت آن را مشوب بودن آن ذكر كرده و اعلام فرموده كه اين گونه اميدها صحيح و خالص نيست ، و دليل آن اين است كه هر كس درباره امرى به صاحب قدرتى يا جز آن دل بندد و به او چشم اميد داشته باشد با همه نيرو به خدمت او مىپردازد ، و در كسب رضا و خشنودى او سعى بليغ به جا مىآورد و به اندازهاى كه به او اميد و اخلاص دارد براى او كار و كوشش مىكند در حالى كه ملاحظه مىشود كسانى كه ادّعا مىكنند اميد خود را به خدا بستهاند در راه او به سعى و تلاش نمىپردازند ، و اين كوتاهى در عمل و تقصير در انجام وظايف دينى نشانه اين است كه اميد آنها به خداوند ناب و خالص نيست ،
و نيز اين كه فرموده است هر ترسى قطعى و محقّق است جز ترس از خدا كه استوار و واقعى نيست براى نكوهش شنوندگان است كه با كوتاهى در اعمال دينى و وظايف آلهى به خدا اميدوارند و تقدير استثناى اوّل با مستثنا منه آن اين است كه :
اميد هر اميدوارى در چگونگى عمل او شناخته ، و درجه اخلاص او درباره اميدى كه دارد دانسته مىشود جز اميد به خدا كه پاكيزه و خالص نيست ، جمله مذكور به صورت كلّ رجاء إلاّ رجاء اللّه فإنّه مدخول نيز روايت شده است ، و تقدير آن كلّ رجاء محقّق أو خالص إلاّ . . . مىباشد تا كلّى مزبور با جمله كلّ خوف محقّق مطابقت كند ، زيرا ذكر محقّق در جمله اخير دليل اضمار اين كلمه در جمله اوّل و مفسّر آن است .