6 مفزع كلّ ملهوف :
يعنى او پناه و ملجأ هر بيچاره و درمانده است ، به هنگامى كه ضرورت به او رو آورد ، يا غم و اندوه به او دست دهد ، و يا ترس و بيم وى را فراگيرد و يا بر او ستم شود ، چنان كه خداوند متعال فرموده است : « ثُمَّ إذَا مَسَّكُمُ الضُرُّ فَالَيْهِ تَجْأَرُوْنَ [ 4 ] » ، « و إذَا مَسَّكُمُ الضُرُّ فِيْ البَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُوْنَ إِلاَّ إيَّاهُ [ 5 ] » زيرا هيچ كس جز خداوند نمىتواند براى همه بيچارگان پناه و مفزع باشد ،
به علاوه اين كه كسى پناه ديگرى باشد بر سبيل مجاز است نه حقيقت ، و نسبى است نه حقيقى و اين تعريف مستلزم اثبات كمال قدرت براى خداوند است ، زيرا فطرت هر مضطرّ و بيچارهاى با توجّه به جميع احوال وجود خود بر جود و بخشش خداوند گواهى مىدهد ، و همچنين متضمّن اثبات كمال علم براى بارى تعالى است ، زيرا نهاد مضطرّ گواهى مىدهد بر اين كه خداوند به ضرورت و نياز او آگاه است ، و اوصاف ديگر خداوند مانند اين كه شنوا ، و بينا و آفريننده و اجابت كننده و پاينده و پايدار است نيز به همين اعتبار است .