شرح
اسم إنّ در جمله إنّ من عزائم اللّه . . . جمله أنّه لا ينفع . . . مىباشد ، و ضمير أنّه . . . در جمله اخير ضمير شأن است ، و فاعل ينفع . . . جمله ان يخرج . . . است ، لاقيا بنابراين كه حال است منصوب شده است .
منظور امام ( ع ) در اين گفتار اين است كه از جمله نصوص الهى كه در قرآن مجيد آمده ، و اعتقاد و عمل به آنها موجب پاداشهاى خداوند و خشنودى او مىگردد ، و ترك آنها باعث كيفر و خشم او مىشود ، اين كه سودى عايد بنده نيست اگر هنگام بيرون رفتن از دنيا ، خداوند را با يكى از صفاتى كه در زير ذكر مىشود ديدار كند هر چند به خود رنج فراوان داده و عمل خود را خالص كرده باشد .
اوّل : شرك به خداوند متعال ، ما پيش از اين درجات شرك را بيان كردهايم ، بايد دانست كه قوّت و شدّت عذاب و عقاب خداوند به اندازه شدّت و ضعف شرك به اوست ، و گفتار خداوند متعال كه فرموده است : « إنَّ اللَّهَ لاَ يَغْفِرُ أن
[ 3 ] اين ترجمه جمله « أو يعرّ بأمر فعله غيره » مىباشد كه مطابق متن خطبه است ، ليكن شارح آن را به صورت « او يقرّ بأمر فعله غيره » شرح كرده است و واژه غيره در برخى از نسخهها با فتح را ذكر شده است ( مترجم ) .
[ 448 ]
يُشْرَكَ بِهِ . . . [ 4 ] » صريح است بر زيان شرك و بى حاصل بودن آن ، از اين كه امام ( ع ) فرموده است : شرك در عبادتى كه خداوند آن را واجب فرموده است ،
دانسته مىشود كه مراد از آن ، رياى در عبادت است ، نه اين كه خداى دوّمى اتّخاذ و آن را شريك حقّ تعالى قرار داده باشد ، شرك به خدا گاهى در نتيجه غلبه جهل و استيلاى غفلت ، و ترك تحصيل معرفت و عدم تفكّر در يگانگى خداوند در نفس پديد مىآيد ، و زمانى به علّت غلبه شهوت و خواهشهاى نفسانى است ، چنان كه شخص رياكار در عبادت غرضى جز طلب دنيا ندارد .
دوّم : اين كه براى فرو نشانيدن خشم خود كسى را به هلاكت برساند ، در يكى از نسخههاى نهج البلاغه بهلاك نفسه آمده است ليكن نفس بدون الحاق ضمير اعمّ است ، هلاكت مذكور گاهى در دنيا واقع مىشود مانند اين كه از طريق سخن چينى و بدگويى نزد پادشاهان و حاكمان و مانند اينها باعث نابودى ديگرى گردد و زمانى در آخرت است و اين به سبب گناهانى است كه در نتيجه انتقامجويى و براى فرو نشانيدن خشم حاصل مىشود ، چنان كه صريح قول خداوند متعال است كه : « وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَائُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيْهَا [ 5 ] » و اين گناه به سبب قوّه غضبيّه دامنگير آدمى مىشود .
3 كارى را كه ديگرى انجام داده مورد عيبجويى قرار دهد ، منظور اين است كه با عيبجويى و بدگويى از عمل ديگرى موجبات آزار و نابودى او را فراهم كند ، در اين صورت در زمره كسانى خواهد بود كه در روى زمين به فساد و تباهى كوشيدهاند و صريح قول خداوند متعال است كه : « إنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُوْنَ اللَّهَ وَ رَسُوْلَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِىْ الأرض فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُواْ . . . [ 6 ] » برخى از شارحان فعل يعرّ را با عين مهمله
[ 4 ] سوره نساء ( 4 ) آيه ( 48 ) يعنى : خداوند ( هرگز ) شرك به او را نمىبخشد . . .
[ 5 ] سوره نساء ( 4 ) آيه ( 93 ) يعنى : هر كس مؤمنى را از روى عمد بكشد كيفر او دوزخ است كه جاويد در آن مىماند .
[ 6 ] سوره مائده ( 5 ) آيه ( 33 ) يعنى : كيفر آنهايى كه با خدا و پيامبر به جنگ برمىخيزند ، و در روى زمين دست به فساد مىزنند اين است كه اعدام شوند .
[ 449 ]
نقل كردهاند كه در اين صورت معنايش اين است كه : در كارى كه خود آن را انجام داده است ديگرى را مورد تهمت و بدگويى قرار دهد ، و در اين جا واژه غيره مفعول به و منصوب خواهد بود و عامل آن فعل يعرّ مىباشد ، و فعل يعرّ از عرّ يعرّ عرّا مشتقّ است و معناى عيب كردن ، و نسبت دادن به كار بد را دارد ، بديهى است چنين كسى بنا به اين روايت در جرگه فاسقان و دروغگويان است ، و مصداق آيه و الَّذِينَ يؤذُونَ المُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا [ 7 ] مىباشد . اين آفت اخلاقى ناشى از مشاركت دو قوّه شهوت و غضب است .
4 براى اين كه مردم نياز او را بر آورند ، بدعتى در دين خود پديد آورد ،
و ناروايى را مرتكب شود ، مانند اين كه به دروغ گواهى دهد تا بر مقصودش دست يابد ، يا در حكم و قضا رشوه بگيرد .
5 اين كه با مردم دورويى كند ، و در ميان آنان به دو زبان سخن گويد ،
يعنى اگر مثلا به دو دوست برخورد كند آنچه به يكى از اين دو مىگويد غير از آن باشد كه به ديگرى مىگويد ، و هدفش در اين كار ايجاد تفرقه ميان دو دوست ، و يا تشويق دو دشمن به دشمنى با يكديگر باشد ، بطور خلاصه آنچه را به زبان مىگويد خلاف آن را در دل داشته باشد ، در اين صورت در جرگه منافقان وارد شده ، و در قرآن ضمن آيه « إنَّ المُنَافِقِيْنَ فِى الدَّرْكِ الْأسْفَلِ مِنَ النّارِ [ 8 ] » وعده سختترين عذاب به منافقان داده شده است . عقل نيز حكم مىكند : كسى كه بدى با صور مختلف آن در صفحه ضميرش نقش بسته ، و زشتيها جزء طبيعت او گشته ، و با توبه و بازگشت به سوى خدا آنها را نزدوده و درون خود را پاكيزه نساخته است در زمره اهل دوزخ است .