منظور امام ( ع ) از فأعرض عنها بقلبه
يعنى پيامبر گرامى ( ص ) قلبا از دنيا روگردان بود اين است كه ياد آن را از صفحه دل زدوده بود ، و اين كه آن حضرت دوست مىداشت كه زيب و زيور دنيا از برابر چشمش پنهان باشد تا لباس فاخرى از آن برنگيرد و آرزوى درنگ در آن را نكند ، براى اين بود كه عنايات خاصّ خداوند او را از توجّه به متاع پست دنيا باز داشته و او را به سوى كمالات و مقاماتى كه برايش اختصاص داده جذب كرده بود ، و هم به اين جهت بود كه مبادا بر اثر ميل و رغبت به دنيا از اين مقام رفيع كه الطاف ويژه خداوندى او را سبب نظام عالم قرار داده تنزّل كند .
امام ( ع ) پس از اين بيانات ، به شرح سه مورد كه از ثمرات نبوّت و نتايج زهد آن حضرت است پرداخته ، كه عبارت از رسانيدن پيام رسالت خويش از جانب پروردگار خود بطور كامل و شايسته به مردم است ، به گونهاى كه در روز قيامت نگويند كه ما از اين غافل بوديم ( إنّا كُنّا عَنْ هَذَا غَافِلِيْنَ [ 22 ] ) ديگر نصيحت و بيم دادن آنان به عذابهاى دردناك كه عاقبت اعراض از خداوند و نافرمانى اوست ،
مورد ديگر اين كه مردم را به سوى بهشت فرا خوانده ، و به كسانى كه سالك راه خدا باشند و صراط مستقيم را برگزينند مژده نعمتهاى جاويد آن را داده است ،
سپس در دنباله ذكر اوصاف پسنديده پيامبر گرامى ( ص ) در برابر كسانى كه با او به نزاع و كشمكش برخاستهاند همچون معاويه بر سبيل مفاخرت ، فضل و برترى خويش را گوشزد ، و به شرف قرابت و پيوندش با پيامبر خدا ( ص ) اشاره مىفرمايد ، زيرا آن حضرت پس از پيامبر اكرم ( ص ) در خاندانى كه شجره نبوّت ،
و جايگاه رسالت ، و كان علم ، و سرچشمه حكمت است ، برترين جايگاه را دارد ،
[ 22 ] سوره اعراف ( 7 ) آيه ( 172 ) يعنى : ما از اين غافل بوديم .
[ 125 ]
چنان كه پيش از اين در آن جا كه فضايل آن حضرت را نام بردهايم در اين باره سخن راندهايم ، واژه شجره و معادن و ينابيع همان گونه كه سابقا گفته شده استعارهاند ، و چون بطورى كه مىدانيم امير مؤمنان ( ع ) از اغصان عمده اين شجره طيّبه است و هر شاخهاى از درخت ، به نسبت قوّت و قرابتى كه با ساقه و ريشه دارد ، و همچنين وضع طبيعى آن مثمر و برومند مىشود لذا با اين استعاره مقدار فضيلت آن بزرگوار و نسبت آن حضرت با پيامبر اكرم ( ص ) دانسته مىشود .