شرح
اين سخنان در زمينه آگاهى دادن از احوال بنى اميّه و ستمهايى است كه در دوران حكمرانى خود مرتكب مىشوند بيت مدر و وبر اشاره به خانه گلى شهرنشينان و خيمه مويى صحرانشينان است ، امام ( ع ) خبر مىدهد هنگامى كه بنى اميّه اين كارها را مرتكب شدند مستحقّ آن مىشوند كه اوضاع آنها دگرگون و دولتشان سرنگون گردد ، و در آسمان عذر پذيرى و در روى زمين يار و ياورى نداشته باشند . پس از اين شنوندگان را سرزنش مىكند كه خلافت را ويژه كسانى ساختند كه اهل آن نبوده و شايستگى آن را نداشتند ، اين خطاب اختصاص به شنوندگان ندارد و همه كسانى را كه به حكومت معاويه و خاندانش خشنودند فرا مىگيرد ، و بسا آنانى را كه از جنگ با معاويه سرباز زده و آن حضرت را يارى و همراهى نكردند نيز شامل گردد ، زيرا دست باز داشتن از دفع ستمكار و خوددارى از پيكار با او ، موجب تقويت وى ، و در حكم يارى و نصرت او ، و به منزله كمك به وى در ظلم و ستمگرى است هر چند كسى كه اقدام به دفع ستمكار نكرده چنين قصدى نداشته باشد ، سپس آن حضرت اعلام مىكند كه خداوند از آنان انتقام خواهد گرفت ، واژههاى مأكلا و مشربا به فعل مضمرى منصوبند كه تقدير آن و يبدّلهم مأكلا بمأكل مىباشد ، واژه علقم ( حنظل ) و صبر و مقر ( تلخ ) را براى كشتار و سختيهايى كه دشمن بر آنها وارد خواهد كرد و تلخيهاى زوال دولت و نعمت استعاره فرموده است ، همچنين واژه شعار براى ترس استعاره است و ذكر لباس ترشيح آن است ، واژه دثار براى شمشير استعاره گرديده است ، مناسبت استعاره نخستين روشن است و مناسبت استعاره دوّم چيرگى و پيوستگى ترس بر آنهاست همچون جامه زيرين كه بر بدن چسبيده و پيوسته مىباشد . يكى از شارحان گفته است اين كه ترس به شعار تعبير شده براى اين است كه ترس در درون دل جاى دارد و تعبير سيف به دثار از اين جهت است كه شمشير بر ظاهر
[ 501 ]
اندام پوشيده مىشود همچنان كه شعار جامه زيرين و متّصل به بدن است و دثار جامهاى است كه بر بالاى آن پوشيده مىشود و در ظاهر قرار دارد ، واژههاى مطايا ( مركبهاى سوارى ) و زوامل ( شتران باركش ) را بدين مناسبت كه آنان بار گناهان را به دوش مىكشند استعاره آورده است ، واژه انّما كه ادات حصر است اشاره به اين است كه همگى حركات و اعمال آنها بر خلاف قانون شرع بوده و جز خطا و گناه نمىباشد ، پس از اين آن بزرگوار سوگند ياد مىكند كه پس از او بنى اميّه خلافت را ناگزير رها مىكنند و در اين جا لفظ تنخّم ( آب بينى يا اخلاط سينه را بيرون افكندن ) را استعاره فرموده است كه بيانگر زوال حكومت از آنهاست و گويى آنان حكمرانى را قى مىكنند ، و يا مانند اخلاط سينه آن را بيرون مىافكنند و اين به ملاحظه شباهت حكومت و خلافت آنها به اخلاط و آب بينى است ، اين كه فرموده است آن را نخواهند چشيد و طعم آن را نخواهند يافت اشاره است به اين كه پس از اين ديگر حكومت به آنها باز نخواهد گشت ، كلمه ما در جمله ما كرّ الجديدان به معناى مدّت است ، و مراد از جديدان شب و روز است و ذكر اين عبارت كنايه از طول مدّت است و هم آگاهى دادن است از آنچه در آينده واقع خواهد شد ، از پيامبر گرامى ( ص ) نقل شده است كه آن حضرت خبر داد كه بنى اميّه پس از او خلافت را تصاحب خواهند كرد و آنها را نكوهش فرمود . به همين گونه مفسّران در تفسير قول خداوند متعال : « . . . و مَا جَعَلْنَا الرُّءْ يَا الَّتِىْ أرَيْنَاكَ إلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ المَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ . . . [ 1 ] » از آن حضرت روايت كردهاند كه در اين رؤيا پيامبر ( ص ) مشاهده كرد كه بنى اميه مانند بوزينگان بر منبر او جست و خيز مىكنند و پس از نزول آيه مذكور آن حضرت به همين گونه آن را تفسير فرمود ، و اين امر او را اندوهگين ساخت و به دنبال آن فرمود : شجره ملعونه ،
بنى اميّه و بنى مغيرهاند ، همچنين از آن حضرت روايت شده كه فرموده است :
[ 1 ] سوره اسراء ( 17 ) آيه ( 60 ) يعنى : . . . ما آن رؤيايى را كه به تو نشان داديم فقط براى آزمايش مردم بود ، و هم شجره ملعونى را كه در قرآن ذكر كردهايم ، ما آنها را بيم مىدهيم . . .
[ 502 ]
هنگامى كه فرزندان ابى العاص به سى نفر برسند مال خدا را ميان خود دست به دست مىگردانند و بندگان خدا را برده خود مىسازند و نيز در تفسير آيه شريفه « لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ ألْفِ شَهْرٍ » از آن حضرت روايت شده است كه اين هزار ماهى است كه بنى اميه در آن پادشاهى مىكنند ، و نيز فرموده است : مبغوضترين اسمها نزد خداوند متعال اسامى حكم و هشام و وليد است ، و هم روايات ديگرى در اين باره نقل شده است .
[ 503 ]