لغات
نصف : عدل و انصاف طلبة : به كسر لام ، مطلوب حما : گل سياه گنديده چنان كه خداوند متعال فرموده است : « مِنْ حَمَأٍ مَسْنُون [ 1 ] » و حما با الف مقصور نيز روايت شده است .
حمة : با حاى مضموم و تخفيف ميم و فتح آن ، كژدم مغدفة : با دال و فا ، تاريك ، گفته مىشود اغدف الّليل يعنى : شب سخت تاريك شد مغدف با فتح دال نيز روايت شده كه به معناى پوشيده و از جمله أنّ المرء تغدف وجهها بالقناع ، مأخوذ است ، يعنى : آن زن رخسارش را با روسرى پوشانيد .
زاح الباطل : باطل كنار رفت نصاب : قرارگاه
[ 1 ] سوره حجر ( 15 ) آيه ( 26 ) يعنى : . . . از گل بد بوى تيره رنگى . . .
[ 305 ]
لافرطنّ : هر آينه پر مىكنم ماتح : با دو نقطه بالا ، آبكش و با دو نقطه زير كسى كه در درون چاه دلو را پر مىكند .
عبّ : آشاميدن شغب : به معناى مشاغبة ، فتنهانگيزى حسى : با كسر حا و سكون سين ، آبى است كه در شنزار تهنشين مىشود و پس از رسيدن به جاى سفت و سخت زمين ، گرد آمده و بيرون كشيده مىشود .