شرح
جرمّى منسوب به بنى جرم است ، و اينها طايفهاى از مردم بصره بودند ، كه اين مرد را نزد آن حضرت فرستادند ، تا چگونگى نظر آن بزرگوار را درباره اصحاب جمل به دست آورند و بدانند كه آن حضرت نسبت به اقدامات خود در برابر آنان از حجّت و دليل برخوردار ، و يا در شكّ و ترديد است ، اين مرد هنگامى كه امام ( ع ) را ديد و سخنانش را شنيد هيچگونه شكّى در صدق گفتار آن حضرت در دلش باقى نماند ، و با آن بزرگوار بيعت كرد ، و سخنانى كه ذكر شد در ميان آنان گذشت ، به راستى تمثيلى لطيفتر و دلپذيرتر از آنچه آن حضرت بيان فرموده است ديده نمىشود ، با توجّه به اركان تمثيل ، بر حسب اصطلاح حالت مخاطب اصل است بنابر فرض اين كه پيشتاز كاروان بوده و در پى جايى داراى آب و گياه است و فرع ، وضع اوست كه در صدد به دست آوردن آگاهى و فضيلت و هدايت از آن حضرت است حكم ، مخالفت او با يارانش مىباشد كه آنها را به جايى كه داراى آب و گياه بوده رهنمون شده و آنان نپذيرفتهاند ، و علّت حكم ، دست يافتن او به جايى با سبزه و آب است ، و چون دستيابى به دانش و فضيلت كه همچون سبزه و آب كه غذاى تن و سبب بقاى آن است خوراك جان و مايه زندگى است براى اين فرستاده حاصل شده و اين شبيه دست يافتن پيشتاز كاروان به جايى است كه داراى آب و گياه باشد ، لذا علّت حكم كه لزوم مخالفت با يارانش به سبب
[ 598 ]
دسترسى به معدن فضيلت و علم و هدايت است لازم ، و بيعت با آن حضرت واجب مىگردد ، از اين رو امير مؤمنان ( ع ) به او فرمود : بنابراين دستت را دراز كن ،
و چون هنگامى كه عقل سالم اين تمثيل روشن را مىشنود نمىتواند خوددارى كند و آن را نپذيرد و در برابر آن تسليم نگردد ، لذا اين مرد سوگند مىخورد كه در برابر اقامه اين دليل نتوانست سرباز زند ، و با آن حضرت بيعت كرد .
[ 599 ]