لغات
ذاد : دور كرد أسحق المزار : دورترين ديدارگاه ، سحق ، با ضمّ به معناى دور است همچنين با ضمّ حاء .
يعمدونكم : شما را پريشان و گرفتار مىسازند ،
العماد : كار سخت و دشوار إلحاف : اصرار زياد أعلاق : جمع علق ، كالاى گرانبها أضلعوا : كج و منحرف ساختند ، ضلع : كج ،
ضلع : به فتح لام كجى طبيعى و خلقتى حمة : با تشديد زبانه آتش ، با تخفيف ، نيش كژدم .
غمرة : بيشترين هر چيز يرصدونكم : در كمين شما مىنشينند و انتظار مىكشند ضرّاء : درختان درهم پيچيدهاى كه انسان را در خود پنهان سازد شجو : اندوه تمويه : تزوير و چيزى را بر خلاف واقع جلوه دادن لمة : با تخفيف ، دسته و گروه