فرموده است : إنّه لا يخرج . . . تا فترضونه .
يعنى : دستورهايى كه از طرف آن بزرگوار داده مىشود آن چنان نيست كه باب دل آنها بوده و آنها را خشنود سازد تا بر آن اتّفاق كنند ، و يا آنان را خشمگين
[ 691 ]
گرداند تا بر ضدّ آن به پا خيزند و در هر دو حال براى خود چارهاى جز تفرقه و مخالفت نمىبينند .
پس از اين امام ( ع ) با ذكر اين كه مرگ را بيش از هر چيز دوست مىدارد بدرفتارى آنها را با آن بزرگوار به آنان گوشزد مىكند ، أبو الطيّب شاعر در دو بيت زير ، اين حالت را شرح داده است :
كفى بك داء ان ترى الموت شافيا
و حسب المنايا أن تكون امانيا [ 2 ]
تمنّيتها لمّا تمنّيت أن أرى
صديقا فاعيا أو عدوّا مداجيا [ 3 ]