ترجمه
هنگامى كه آن حضرت به نزديكى بصره رسيد ، گروهى از مردم آن براى اين كه چگونگى نظر آن حضرت را درباره اصحاب جمل بدانند ، و شبهه را از دل خود بزدايند ، كسى را نزد آن بزرگوار فرستادند ، امام ( ع ) وضع خود را در برابر آن ياغيان بيان فرمود چنان كه فرستاده مذكور دانست كه حقّ با آن حضرت است ، از اين رو امام ( ع ) به او فرمود : بيعت كن ، او گفت من فرستاده گروهى هستم و كارى بىنظر آنان انجام نمىدهم تا به نزد آنان باز گردم . آنچه در بسيارى از نسخههاى نهج البلاغه آمده است همين است كه ذكر شد ، ليكن در برخى از آنها پس از پايان گفتار آن مرد عرب ، جمله « فبا يعته عليه السّلام » را نقل كردهاند ، يعنى آن مرد گفته است كه با آن حضرت بيعت كردم . و اين عرب به نام كليب جرمىّ معروف است .
[ 597 ]
« به من بگو اگر آنانى كه در پشت سردارى تو را پيشتاز كاروان قرار دهند تا جاهايى را كه باران در آن فرود آمده بيابى ، و تو پس از بازگشت به سوى آنان ، از محلّهايى كه داراى آب و گياه است آنها را آگاه گردانى ،
ليكن آنان مخالفت كنند و در جاهايى كه خشك و بىآب و علف است فرود آيند چه كار خواهى كرد ؟ گفت من آنان را رها مىكنم و بر خلاف آنها به جايى كه آب و گياه است مىروم ، امير مؤمنان ( ع ) فرمود : بنابراين دستت را دراز كن آن مرد گفت به خدا سوگند در اين هنگام كه حجّت بر من تمام گشته بود نتوانستم دست باز دارم ، از اين رو با آن حضرت بيعت كردم . »