ترجمه
« اى مخلوق كامل و درست ، و اى پديد آمده و نگهدارى شده در زهدانهاى تاريك و پردههاى تو در تو ، هستى تو از گلى فشرده آغاز شد ، و در جايگاهى امن و آرام ، براى زمانى مشخّص و مدّتى معيّن قرار داده شدى ، در شكم مادر كه جنين بودى مىجنبيدى ليكن نه سخنى را پاسخ مىگفتى و نه آوازى مىشنيدى ، سپس از جايگاهت به سرايى كه آن را نديده ، و راههاى استفاده از آن را نشناخته بودى بيرون آورده شدى ، چه كسى تو را به مكيدن شير از پستان مادرت راهنمايى كرد ؟ و كى تو را به هنگام نياز به آنچه مىخواستى آشنا گردانيد ؟ هيهات آن كسى كه از بيان چگونگى آنچه داراى شكل و اندام مىباشد ناتوان است از توصيف آفريننده خويش ناتوانتر ، و از شناخت او به وسيله حدود و صفاتى كه آفريدگان بدانها شناخته مىشوند ،
دورتر است . »